ما کجا گمشدهایم؟
تهِ بنبست چرا ناپیداست؟
"محمد صالح علا"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پیداست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دوست داشتن آدما از توجهشون پیداست
زیااد به دنبال کلمات نباشید ...
.࿐
از برق چشمانت
پیراهن شکنجه را
بر تن محراب پوشاندم
تا به شکوه آید عشق ...
و آسمان ترانه خواند
برای رقص علفزارها؛
شوقی می کشاندم تا پرواز...
در آینه ی دریا
ماهی ها به فکر نشسته اند ؛
تو اما به چه می نگری ؟
به حلقه ی چشمانم که نغمه ی بهار دارد !؟
یا به گام های خاطره ای
که در خواهش جاده پیداست ؟
بیا کنارِ پنجره ی خیالم
تا ببینی چه سوز عجیبی دارد " هوایت "
می خواهم بدانی
طوفانی که اعماق جانم را لرزاند ،
چقدر بی رحم اند در نگاهت
همین قدر معلقم و سرگردان
و باز تورا ...
#لیلا_حاجتمند
حال زن ها
از دستهای شان پیداست
زنی که
انگشتهای ش را سوهان می کشد
رنگ می زند
و روزی هزار بار توی نور خورشید نگاهش می کند
حال دلش فرق دارد
با زنی که ناخنهای ش یکی در میان
کوتاه و بلند است
زنی که با شکستن یک ناخن
هر ٩ تای دیگر را کوتاه می کند
ببین اگر دلش بشکند
با دنیا چه می کند..
حال زن ها را
از دستهای شان می توان فهمید
ولی شیخ بهایی با این شعرش حجت رو تمام کرد:
آن کَس که بَدَم گفت، بدی سیرت اوست
وآن کس که نِکو گفت مَرا، خود نیکوست
حالِ مُتکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
موسیقی
همان دردیست که فریاد داریم
چه صبری پیداست در این آواز ها ...
#لیلا_حاجتمند
آنچه اَز سیمایِ مَن پیداست
غیر از درد نیست
گر چه گاهی
پُشتِ یک لَبخند پنهان می شوَد
. .
هر صبح
رو به آینه می ایستم
و خیالت را شانه میزنم...
این لبخند
و این چشم ها
که در آینه پیداست،
اتفاقی نیست!
تو اینجایی..
اما کمی دورتر...
#مهران_رمضانیان
روزی که نکوست از چایی نبات صبحش پیداست
. کپشنِ خاص .
- ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻧﺸﺪﯼ ﺗﺎ ﺑﺸﻮﻡ ﻟﯿﻼ ﻣﻦ ،
ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﻏﺮﻕِ ﺳﺨﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﮕﺎﻥ، ﺍﻻ ﻣﻦ
ﺣﺘﻤﺎً ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺸﻮﯾﻢ ،
ﻭﺭ ﻧﻪ ﮐﻮ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻟﺐِ ﺳﺮﺧﺖ ﺗﺎ ﻣﻦ؟
ﻋﻄﺮِ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪﯼِ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦِ ﺗﻮ ﮐﺸﺖ ﻣﺮﺍ
ﻟﺮﺯﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﺮﺍﭘﺎﻡ ﻭ ﺷﺪﻡ ﺭﺳﻮﺍ ﻣﻦ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺑﺸﺮﯼ ﺑﯿﺶﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﻭﻗﺖ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺳﺖ ﺩﮔﺮ، ﺣﺎﻻ ﻣن
ﮐﻢ ﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ، ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺍﻋﺎﺕ ﻧﮑﻦ
ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ ﮔُﻠﻢ، ﺍﻣﺎ ﻣﻦ
ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻮﻫﺎﻡ ﺑﮑﺶ
ﺁﺩﻣﯽ ﺗﺸﻨﻪ ﯼِ ﻧﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﺑﺒﯿﻦ ﺣﺘﯽ ﻣﻦ
ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ؟
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﮓ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﮕﯿﺮ..
ﺗﻦِ ﺗﻮ ﻋﯿﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ، ﺟﻬﻨﻢ ﺑﺎ ﻣﻦ
ﺣﺪِّ ﺷﺮﻋﯽ ﻧﺸﻮﺩ ﻣﺎﻧﻊِ ﻣﺎ، ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ
ﻣﺤﺮﻣﯿّﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺧﻄﺒﻪ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻟﺰﺍﻣﺎً
ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺭﺍﻡ ﺷﺪﯼ، ﺍﺯ ﻧﻔﺴﺖ ﺳﯿﺮ ﺷﺪﻡ
ﻣﺮﺣﺒﺎ ﺑﺮ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﯾﺎ ﻣﻦ؟!
#نفیسه_سادات_موسوی