. یه دفتر پیشخوان۲۴ ساعته
. استعلام دارایی سهام عدالت
. استعلام سوابق بیمه تامین اجتماعی
. استعلام یارانه واریزی
. استعلام و پرداخت آنی خلافی رانندگی
. و بیش از ۱۰ خدمت کاربردی دیگر
..نصب و بهروزرسانی.. V.4.3.70
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پیشخوان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
.. نسخه جدید اپلیکیشن پیشخوان با تم پیشرفته و کلی امکانات جدید .️
. استعلام دارایی سهام عدالت
. قیمت به روز طلا و ارز و سکه
. خرید شارژ و بسته اینترنت با تخفیف
. استعلام آخرین حق بیمه واریزی و سوابق بیمه تامین اجتماعی
. جزئیات جرایم خلافی و پرداخت تجمیعی
. آخرین قبضهای آب و برق و گاز ...
..نصب و برورزسانی .. V.3..54
استعلام لحظهای قیمت ارز و طلا در اپلیکیشن پیشخوان
. با تم پیشرفته و امکانات جدید .️
. استعلام سهام عدالت و مشاهده قیمت لحظهای
. استعلام آخرین حق بیمه واریزی و سوابق بیمه تامین اجتماعی
. جزئیات جرایم خلافی و پرداخت تجمیعی
. آخرین قبضهای آب و برق و گاز ...
. و کلی کار دیگه فقط با نصب یک اپلیکیشن
..نصب و برورزسانی .. V.3..50
. پیشخوان بهترین اپلیکیشن استعلام خدمات دولتی
. استعلام سهام عدالت و قیمت روز آن
. امکان استعلام آنلاین خلافی خودرو و پرداخت
. استعلام سوابق کار و تامین اجتماعی و کلی امکانات دیگر
V.2..37
...
استعلام آخرین وضعیت سود سهام عدالت با اپلیکیشن پیشخوان.
با تو قهرم!
ولی اگر زحمتی نیست، هر روز یک «دوستت دارم» از روی پیشخوان دلم بردار و خرجِ چشمهایت کن... عزیز دلم!
مبادا عاشقی یادت برود؛ که بی عشق، «همهی روزها، روز مباداست».
#سوسن_درفش
در اوزاکا، شیرینیسرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینیهای خوشمزهای بود که میپخت. مشتریهای بسیار ثروتمندی به این مغازه میآمدند، چون قیمت شیرینیها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوشآمد مشتریها به این طرف نمیآمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباسهای مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیشخوان آمد. قبل از آنکه مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوشآمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیبهایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دستهای مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک میکرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم میکرد.
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتریهای ثروتمند از جای خود بلند نمیشوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همهی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود. شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.