از شما چه پنهون من گاهی رو این صندلی گردونها میشینم، خودکار رو میچرخونم لا انگشتام و به هرکی که میاد تو اتاق میگم: برو بیرون، بگو جلسه داره
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چرخونم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تو از بس خوب و جذابی
که دست از پا نمی دونم
بهم انگیزه میدی که
یه دنیا رو بچرخونم
#مجید_احمدی
اونقدری که من بالش زیر سرمو تا صبح می چرخونم،
اگه به جاش توربین بود می تونستم برق کل روستاها رو تامین کنم!
دیالوگ ماندگار فاطمه گودرزی در فیلم ماه منیر: یکی با یکی دشمن بود گفت گوشتو میگیرم دور دنیا میچرخونمت اون یکی گفت:اگه بخوای منو بچرخونی خودتم باید بامن بیای. ازکسی کینه ب دل نگیر اگه بخوای اونو اذیت کنی خودتم اذیت میشی
یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه یه امتحان خوف نیم ساعت تاخیر داشته باشم و با اعتماد به نفس وارد سالن امتحانات بشم و با چهره مضطرب دانشجویان و نگاه عاقل اندر سفیه مراقب مواجه ! بعد برم روی صندلی خودم که روبه روی مسئول امتحاناته بشینم و در خودکارمو با دندونم باز کنم و شروع کنم به نوشتن و در حالیکه مسئول امتحانات فشارش افتاده و کف و خون قاطی کرده و هنوز نیم ساعت به آخر امتحان مونده از جام بلند شم و برگمو تحویل بدم و به محض اینکه به در خروجی رسیدم سرمو به اندازه 37درجه بچرخونم و با حضار در جلسه خداحافظی کنم و بعدش دوربین از نمای پشت بوم دانشگاه منو نشون بده که دارم توی حیاط قدم میزنم و لابه لای جیک جیک گنجشکا و تلالو نور خورشید و هیاهوی شهر به سمت درب خروجی دانشگاه میرم و در نهایت در انتهای پرسپکتیو خیابون محو میشم …
یکی از فانتزیام اینه که یه روز که دارم با یه پالتوی مشکی و بلند از تو خیابون رد میشم ببینم یه نفرو میخواد ماشین زیر بگیره ، بپرم پرتش کنم اون ورو نجاتش بدم ، بعد طرف که بلند میشه ببینه دارم قدم زنان دور میشم ، داد بزنه بگه ببخشید شما ؟؟؟ منم یه لحظه وایسمو بدونه اینکه برگردم سرمو یکم بچرخونمو یه لبخند بزنمو بگم “یه رهگذر” بعد همون موقع تو افق محو بشم
مورد داشتیم که ﺑﭽﻪ ۶ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺁﻳﭙﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍست
ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺁﺭﺯﻭﻡ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺰﺍﺭﻩ
ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻩ ﭼﺮﺥ ﺧﻴﺎﻃﻴﺶ ﺭﻭ ﻳﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﻢ!!!!
اونقدری که من سرمو تا صبح میچرخونم تو خواب،
توربین بهم وصل میکردن الان برق کل شهرو تامین میکردم!!!
اونقدري كه من بالش زير سرمو تا صبح مي چرخونم اگه به جاش توربين بود ميتونستم برق كل روستاها رو بدم :))