آمدم سر بزنم شعر بخوانم بروم
آنقدر دلزده هستم که نمانم بروم
به همین کوچه و این خانه و دیوار اتاق
و به آیینه سلامی برسانم بروم
آخرین بار به لب هات کمی زل بزنم
به دلم طعم لبت را بچشانم بروم
یک کمی خاطره جامانده که بردارم و بعد
تن رنجور خودم را بکشانم بروم
بغض هم واسطه شد خواست دلت را ببرد
تو خریدار نشو، زود برانم بروم
باز باران زده در گوشهٔ چشمم، باید
اشک... در دفتر شعرم بچکانم بروم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چشانم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
روزهای رفته زندگی را ورق میزنم
چه خاطراتی که زنده نمیشوند
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشود
چه روزها که هر ثانیه اش یک سال گذشت
چه فکرها که ارامم کرد
چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود
چه لبخندهایی که بی اختیار برلبانم نقش بست
چه اشکهایی که بی اراده از چشانم سرازیر شد
چه آدمها که دلم را گرم کردند وچه آدمها که دلم را شکستند
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد
چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان
وچه........
وسهم من از این همه , یادش بخیر میشود
کاش ارمغان روزهایی که گذشت
آرامشی باشد از جنس خدا
آرامشی که هیچگاه تمام نشود.....
انوشیروان را معلمی بود روزی معلم اورابدون تقصیر بیازرد . انوشیروان کینه اورا دردل گرفت تابه پادشاهی رسید. آن گاه ازاو پرسید :چرا بی سبب بر من ظلم کردی؟معلم گفت:چون امید ان داشتم که بعد از پدر به پادشاهی برسی ،خواستم که به تو طعم ظلم بچشانم تا درایام سلطنت به ظلم اقدام نکنی.
دو دستت را پناهم کن، تو را من دوست می دارم
نگاهت را نثارم کن، که چشمت را خریدارم
زبانم قاصد حرف و چشانم صد سخن دارد
تو با آن چشم زیبایت به من گفتی که می مانی
به من گفتی که عشقت را درون لاله می کاری
ولی افسوس ای جانا!
تو در عرشی و من بر فرش
که را پاک خوشبختی، میان آسمان گم گشت!
شباهنگام که عکست را به روی آب میبینم
تو، گوی آرزویم را، به روی آب میبینم
من آن یعقوب کنعانم، به بویت مست و شیدایم
تو را ای یوسف خوبم! همیشه چشم در راهم ...