✿ کپشن خاص ✿
بالای سرت یه نوره
فرقی نداره از کجا بیای و به کجا بری
و کجا بمونی
میتابه به زندگیت
شاید اونقدر چشمهات به خاکستریِ روزهای سخت عادت کرده که نذاره یه نگاه بالای سرت کنی و آروم بگیری
اما حواس اون بالا سری همیشه بهت هست
اینجا اگر تو باشی
فدای سر هر که می خواهد نباشد
خدای مهربانم
#عادل_دانتیسم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چشمهات
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اگر بهش محبت کردی و بی تفاوت بود
.
اگر برات مهم بود و براش مهم نبودی
.
اگر توجه کردی و بی توجهی دیدی
.
اگر چشمات به جز اون کسیو ندید و چشمای اون به جز تو دنبال همه بود...
.
اگر بود و نبودت براش یکی بود...
.
نمون!برو!اضافی بودن آدم و احساساتشو نابود میکنه!اضافی نباش،هیچ وقت،هیچ موقع!حتی اگر مطمئن بودی دیگه این حسهای قشنگ تکرار نمیشه!بذار تکرار نشه چه فایده وقتی همه چیز یک طرفه بوده و تو یک گزینه یا شاید کمتر برای اون بودی؟!!!
.
اضافی نباش!برو!الکی انرژیتو هدر نده تا به چشمش بیای...برو و چشمهات رو به روی قشنگیای دنیا باز کن!دنیات رو به اندازه اون کوچیک نکن،بذار اون بمونه و دنیای خودش...
تو برو دنیای قشنگ خودتو بساز..
- مرا به جرعه ای از چشمهات مهمان کن
که چایِ سبز برایِ سلامتی خوب است!
ali falak
لبخندت
چشمهات
صدات
خندیدنت
گرمات
وجود داشتنت
فقط خودت؛ من رو خوشحال میکنه...
.
کاش اصلا نبودم.
کاش میشد همه چیز را با تخته پاک کن پاک کرد. کاش یکی از آجرهای خانه ات بودم. یا یک مشت خاک باغچه ات.کاش دستگیره ی اتاقت بودم تا روزی هزاربار مرا لمس کنی. نه، کاش دست هات بودم. کاش چشمهات بودم. کاش دلت بودم. نه، کاش ریه هات بودم تا نفس هات رو در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری. کاش من تو بودم. کاش تو من بودی
کاش ما یکی بودیم، یک نفر دوتایی... .️
.
گاهی لازمه چشمهات رو ببندی تا هیچی نبینی دیدن بعضی واقعیتها سوهان روحت میشه
. .
اولش
يك نگاه ساده بود
يک نگاه كودكانه اي كه تكيه بر غرور داده بود.
حالت عجيب آشنا شدن.
با ترنم غريب درد
همنوا شدن.
پلّه پلّه اين مسير
سخت شد، دراز شد
چكّه چكّه اين نگاه
داغ شد، نياز شد.
بيقراري من
از تو رنگ و بو گرفته است
دير ميكني و بغض ابرها
ريشه در گلو گرفته است.
اضطراب،
حالتي است
وقتي از تو دور مانده ام.
اشتياق هم ازين قبيل.
باورم نميشود
ديدن تو توي خواب.
نه،
خداي من!
ديدن بخواب رفتن تو
روي دستهاي من.
چكّه چكّه اين نگاه
گرم اشتعال شد
قطره قطره
روي گونه ها و دستهاي تو چكيد و
شكل خال شد.
ابرويت
حالت عتاب كودكانه است
چشمهات
حالت...
(راستش
حالتش هنوز دست من نيامده ست).
در نمازهاي من تلاوت تو يك فريضه است
با خدا هميشه از تو گفته ام
طاقت خدا...
ولي عجيب طاقتي است
حكمت خدا...
هنوز هم سرم نميشود چه حكمتي است!
قصه،
قصه اي قديمي است
قصه، قصه دو روح ساده و صميمي است.
اولش
يك نگاه ساده بود
شور كودكانه اي كه قبل ازين
هيچ چيز ديگري
حس و حالي اين چنين به من نداده بود.
ميوزد نگاه تو
دور ميشوي
شكل ابر كوچكي كه توي باد
شكل اين نسيم بي خيال
شكل يك عبور ميشوي.
آي حس گم شده
آي روح بيقرار!
اشكهاي داغ را به روي من نيار.
تو شبيه آب
من شبيه تشنگي
اشتياق من به ديدن تو بيحساب
تو شبيه سيب
من شبيه كودكي خجول
دستهايم از تو بي نصيب....
روي چينه،
چرخ ميزند
كفتري كنار كفتري دگر.
واي اگر شبيه قصه ها
داستان ما بسر رسد
و
كلاغ قصه ...
واي اگر....!
×تایید لطفا×
اگر تلخ مینویسم،
ببخش בست من نیست!
این בست ها ڪه خالے میشوב از בستهات
جز تلخ نویسے ڪار בیگرے نمیـבاننـב...
وقتے ڪه نیستے
چشمهات زل میزننـב به چشمهایم
پلڪ نمیزنم
همیشه ڪم בارمت...
خوب وقتی زندگی را ریخته باشند توی چشمهات
عشق هم سرزده می رسد!
دست من که نیست...
دوباره هوایی میشود دلم
نگاهم که میکنی
اعتراف می کنم که تو
وجود خارجی نداری
فقط باید راهی پیدا کنم
که شکل چشمهات را فراموش کنم
اعتراف می کنم
که راهی برای انکار تو نیست
وقتی هنوز
خیره می شوی به شعرهام