عزیزدلم! نه اندوه، نه بیماری و نه گرفتاری، پایانِ راهِ تو نیستند! پایان راه تو درست همانجاییست که کنار میکشی و خودت را تسلیم گردباد چموش شرایط میکنی.
وقتی میشود جسورانه از همان ابتدا مقابل اولین مهرههای ناخلف ایستاد و مابقیِ مهرهها را نجات داد، چرا ناامید میشوی؟
تو قویتر از چیزی هستی که فکر میکنی، بسیار قویتر، بسیار جسورتر و بسیار تسلیمناپذیرتر...
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چموش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
#زمزمه_های_عاشقانه
عشق به رویم خندید
تا مرا مست تو دید...
و نهیبی زد و گفت:
آه ...چرا دل بستی؟
تو که از آخر این راه مخوف بی خبری
زچه خرسند هستی؟!
به خیالت ته این پس کوچه
میشود جای قرار؟
به گریزپا روحت
می شود راه فرار؟
می توانی برسی تا بالا؟
دست کش!
زین خیال خام ؛حالا!!
عشق آن عروس هزار داماد است
می برد تا ته قعر
میکند روح لطیفت را خرد
ضجه هایت میکند گوشش کر
و تو محکوم به ماندن هستی
و نمیدانی ؛
آنکه جانت به فدایش گردد
میشود ماموری،
که تا خود مرگ ،تو را می بردت...!
عشق به رویم خندید
من به رویش لبخند!
و به گوشش نجوا:
آنکه تو درد وفغانش خوانی؛
مرغ عشقی که مرا ترسانی؛
همه مآوای منست!
منم آن خفته در این تاریکی
همه اغیار مرا جانم، نیش!
خود عشق آمد پیش..!
جان گرفتم و شدم آن خود خویش!
روح من غرق در آلام چموش،
مرغ عشق دست گرفت ، پایم داد!
عشق ، آرامم داد..
آنکه روحم ز چنین مردابی
دست گرفت ، برد بالا؛
مرغ عشق بود که پروازم داد !
باهمه درد و الم
با همه اشک و فغان
من روم بر ره عشق
میخرم سوز به جان!
عشق به رویم خندید
تا مرا مست تو دید...
سرتکان داد و رمید..
#مهناز_معینی
✨
نارنجی من
با دلم چه کرده ای
که پسری چموش
کودکی بازیگوش
از ذوق دیدنت در
من بال در می آورد
نمیدانم
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر ازخاک اندامم چه خواهد ساخت؟
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ وبازیگوش
واو یکریز وپی درپی دم گرم وچموشش رادر گلویم سخت بفشارد
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند هردم سکوت مرگبارم را
- دکتر علی شریعتی -