کپشن های مربوط به چنين

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چنين

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

در ماهِ مِي سال 1917 میلادی
در روستایی در کشور پرتغال
سه کودک از خانواده ای کشاورز به نام های جيكا 7 ساله فرانسيكو 9 ساله و لوسيا 10 ساله در حالي که داشتند از گوسفندان مراقبت مي‌کردند تصويري از يک خانم را ديدند.
واقعه از زبان اين سه كودك اينچنين نقل شده است:

يك سال قبل از ديدار با بانوى درخشنده، فرشته ‏اى بر ما ظاهر شد، و 3 بار اين گفته را تكرار كرد:

"من فرشته صلح هستم، خدايا من ايمان دارم، و باور دارم و عشق میورزم بتو، و من طلب استغفار مى‏كنم از آنان كه باور ندارند، و عشق نمى‏ورزند، و ايمان ندارند..."

در سال 1917 ميلادى
بچه‏ ها 2 بار نور درخشنده ‏اى را ديدند، و سپس بر بالاى درخت بلوط نور عظيمى ظاهر شد،
بانوئى درخشنده ‏تر از خورشيد، که خودرا به اين بچه‌ها با عنوان «بانوي تسبيح»
(Lady of the rosary )
معرفی کرده بود ...

این دیدار ها چندین بار اتفاق افتاد .
راز این دیدار و گفت و گو برای همیشه سر به مهر ماند چرا که آن سه کودک سربسته سخن می گفتند فرانسيسكو و جاسینتا، در 3 و 4 سال بعد، در اثر بيمارى ريوى از دنیا رفتند.
لوسيا تنها باز مانده از آن سه کودک تا آخر عمر در حراست و حفظ از طریق واتیکان قرار گرفت .

حقانيت بچه‏ ها را ابتدا پدر و مادر آنها باور میكردند، چرا كه میگفتند: آنها در زندگى هرگز دروغ نگفته‏ اند.
در هر حال، نه تنها مرگ دو كودك كوچك از حق اعتقاد آنان نكاست، بلكه چون بانوى درخشنده به 2 كودك قول داده بود كه آندو را به بهشت ببرد، اعتقاد آنها را نسبت به عمق مسئله افزود.

از آن سالها تاکنون همواره در ماه مِي صدها هزار زائر آنجا مي‌آيند
موارد زيادي از شفای بيماران در آن گزارش شده است
و برخي، مسافتهاي بسيار را با دو زانو راه مي‌روند تا اينگونه احترام خود را به اين مکان مقدس و صاحب آن ادا نمايند. ...

پ.ن
اسم این روستا از قبل ، بر حسب تصادف روستای فاطیما (Fatima) بوده
_ شاید اونا ندونن ، ولی کدوم یکی از ما نمیدونه بانویی که ملقب باشه به بانوی صاحب تسبیح چه کسیه ...


ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺧﺮﺩﺳﺎﻝ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ، ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ، ﺭﺷﺪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ .
ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ .
ﺳﭙﺲ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭﺭﻧﺞ ﺍﺳﺖ،
ﺯﻳﺮﺍ ﻋﺸﻖ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ...

بستن چشم هايت چيزي را تغيير نمي دهد. هيچ چيز فقط به خاطر اينكه تو آنچه را دارد اتفاق مي افتد نمي بيني٬ ناپديد نمي شود. در حقيقت بار ديگري كه چشم هايت را باز كني اوضاع حتي خيلي بدتر خواهد بود. دنيايي كه ما در آن زندگي مي كنيم اين چنين است. چشم هايت را كاملا باز نگه دار. فقط يك ترسو چشم هايش را مي بندد. بستن چشم هايت و گرفتن گوش هايت زمان را متوقف نمي كند.

هاروكي موراكامي

#داستانک
#معنی_زن
از حکيمي پرسيدند:
معني زن چيست؟
با تبّسم گفت: لوحي از شيشه است
که شفّاف بوده و باطنش را مي تواني ببيني.
اگر با مدارا او را لمس کني
درخشش افزون مي شود
و صورت خود را در آن مى بيني
اما اگر روزي آن را شکستي
جمع کردن شکسته هايش بر تو سخت مى شود
اگر احياناً جمعش کرد✨
که بچسباني بين شکسته هايش
فاصله مي افتد
و هر موقع دست به محل
شکستگي بکشي دستت زخمي ميشود.
زن اينچنين است پس آن را نشکن

اگر کريستوفر کلمبوس ازدواج کرده بود? ممکن بود هيچگاه قاره امريکا را کشف نکند?چون بجاي برنامه ريزي و تمرکز در مورد يک چنين سفر ماجراجويانه اي? بايد وقتش را به جواب دادن به همسرش? در مورد سوالات زير مي گذراند:

- کجا داري ميري؟
- با کي داري مي ري؟

- واسه چي مي ري؟

- چطوري مي ري؟
- کشف؟
-براي کشف چي مي ري؟
- چرا فقط تو مي ري؟
.
- تا تو برگردي من چيکار کنم؟!
- مي تونم منم باهات بيام؟!
-راستشو بگو توي کشتي زن هم دارين؟
- بده ليستو ببينم!
- حالا کِي برمي گردي؟
- واسم چي مياري؟
.
- تو عمداً اين برنامه رو بدون من ريختي? اينطور نيست؟!
- جواب منو بده؟
- منظورت از اين نقشه چيه؟
- نکنه مي خواي با کسي در بري؟
- چطور ازت خبر داشته باشم؟
- چه مي دونم تا اونجا چه غلطي مي کني؟
- راستي گفتي توي کشتي زن هم دارين؟!
.
- من اصلا نمي فهمم اين کشف درباره چيه؟
- مگه غير از تو آدم پيدا نمي شه؟
- تو هميشه اينجوري رفتار مي کني!
- خودتو واسه خود شيريني مي ندازي جلو؟!
- من هنوز نمي فهمم? مگه چيز ديگه ايي هم براي کشف کردن مونده!
-چرا قلب شکسته ي منو کشف نمي کني؟
.
- اصلا من مي خوام باهات بيام!
- فقط بايد يه ماه صبر کني تا مامانم اينا از مسافرت بيان!
- واسه چي؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بيان!
- آخه مامانم اينا تا حالا جايي رو کشف نکردن!
- خفه خون بگير!!!! تو به عنوان داماد وظيفته!
.
- راستي گفتي تو کشتي زن هم دارين؟

گاهي آدم در يك رابطه دچار دوگانگي احساسي مي شود. يعني مي ماند كه دليل فراموش نشدن آدم رفته ي زندگي اش چيست!!
در چنين شرايطي گاه ديدار دوباره مي تواندنقش تعيين كننده ي داشته باشد.
در اولين ديدار بعد از مدت ها دوري و فاصله، براحتي مي توان تفاوت سوتفاهم را از يك احساس عميق تشخيص داد و بعد با خيال راحت به آدمِ حذف شده، ديگر فكر نكرد.

دانشکده فنی و مهندسی:
پیش بینی سال 1439 شمسی یعنی 35 سال بعد.

عید نوروز سال 1439 هست، من اکنون ۵۵ ساله هستم آنقدر پیر شدم که دیگه توان حرف زدن و ایستادن ندارم ۸۰ ساله به نظر مي رسم! بيماري وخيم كليه دارم، چون آب اندكي مي نوشم و می دانم كه زمان زيادی از عمرم باقي نمانده. امروزه من يكي از پيرترين افراد جامعه هستم. به ياد دارم وقتي كودكي بودم همه چيز خيلي متفاوت بود. بچه های ۳۰ ساله من الآن، ۵۵ ساله بنظر می رسند. من از آب تنی در رودخانه ها و دوش گرفتن و ماندن چند ساعتی زیر دوش حمام لذت مي بردم! اما امروزه با یک لیتر آب باید دوش بگیرم و بدون استفاده از آب سرم ر ا تميز نگه دارم. در آن زمان ما، ماشين هایمان را با آب لوله كشي مي شستیم! امروزه بچه ها باور نمی كنند كه ما آب را اين چنين اسراف مي کردیم. من هشدارهايی را كه در آن می گفتند آب را هدر ندهيد، به خاطر مي آورم. اما هيچ كس توجه نمی كرد و فكر مي كردیم كه آب هرگز تمام نمی شود. امروزه تمام رودخانه ها، سد ها، درياچه ها و ساير منابع آب تمام يا خشكيده اند يا آلوده شده اند. صحراهای بزرگ جايگزين مناظر طبيعي اطراف ما شده اند. ۱۸ استان از ۳۱ استانی که در سالهای 1394 داشتیم الان دیگر لم یزرع و غیرقابل سکونت بوده و در تمام مناطق که وضعیت بیابانی و کویری دارند. عفونت هاي گوارشی، بيماری های پوستی و ناراحتی های سيستم كليوی عامل اصلی مرگ و مير شده است. صنعت به خاطر عدم تامین آب مورد نیاز نیمه تعطیل شده و بيكاری چشمگير است؛ كارخانجات تصفيه آب كه آب قابل شرب از فاضلاب و آب های آلوده توليد می كنند، مراكزاصلی اشتغال شده اند. هرج و مرج و حمله برای تهیه ی آب در خيابان ها رواج يافته و امری عادی شده بیشتر تنش های بین المللی بر سر منابع آب هست. سرانه آب ما زیر ۳۰۰ متر مکعب در سال رسیده که در سال 1394 درحدود ۱۷۰۰ متر مکعب بود. هشتاد درصد غذای انسان ها در روز از مواد مصنوعی تهيه می شود و میوه ها گلخانه ای هستند. در گذشته مقدار آب توصيه شده براي شرب هر فرد، 8 ليوان آب بود اما امروزه من فقط یک ليوان آب می نوشم. لباس ها اکثرا جهت صرفه جوی در مصرف آب يكبار مصرف هستند كه آن هم باعث افزايش مقدار زباله ها شده است. ما مجبوريم از سپتيك تانك ها برای فاضلاب استفاده كنيم چون سيستم های تصفيه فاضلاب شهری به دليل كمبود آب كار نمی كنند. مقاومت بدنی انسان ها نيز تحليل رفته است و چين و چروك ناشی از كم آبي در پوست انسان ها زياد شده است، بسياری از بچه ها با عقب ماندگی و جهش های ژنتیکی ناشی از آلودگی آب و مواد غذایی متولد می شوند. WHO این موضوع را به ایران در سال ۲۰۰۷ بعد از مطاله دشت خوزستان و در سال ۲۰۱۰ بعد از خشکی هامون هشدار داده و در سال ۲۰۱۵ نیز در مسئله خشکی دریاچه ارومیه اخطار مجدد داده شده که مردم و دولت مردان اعتنایی به هشدارهای جهانی ندارند، به طوریکه یک مسئله ساده سیاسی انتخاباتی! را میلیون ها بار مهمتر از این دانستند. شبکه های ارتباطی مشغول سیاسی کاری و سیاست بازی بودند که نتیجه ی آن امروزه موجب تنش آبی با کشور های همسایه زیاد هست. تمام اکوسیستم های آبی از بین رفته است. نفس کشیدن مشکل شده و هوای آلوده و توده هوای گرد و خاکی بیداد می کند. بیماریهای تنفسی زیاد شده، مراتع و جنگل ها نابود شده یا در حال نابودی هستند. من احساس گناه می كنم، چون به نسلي تعلق دارم كه ويرانی محيط زيست را سبب شده و يا حداقل به توصيه های صرفه جويی آب توجهی نكرديم و امروزه فرزندان ما بهای بسيار سنگينی ر ا براي آن پرداخت می كنند. صادقانه بگويم مردم اشتياق و امیدی برای زندگی ندارند و مهمتر از همه، تخريب محيط زيست به نقطه ی غير قابل برگشتی رسيده است . آه كه چقدر دلم می خواهد كه برگردم و مردم آن زمان را مجبور كنم كه اين موضوع را بفهمند كه هنوز فرصتی برای حفظ سرزمین و كره زیستمان زمين داشتيم. با اين دل نوشته، من می خواهم وجدان شما و تمام مسئولین را در خصوص منابع طبيعي بيدار كنم . اين يك شوخی نيست، امروزه اين واقعيت زندگی ماست بنابراين كاری برای فرزاندانتان انجام دهيد و زندگی را به ميراث بگذاريد و حق زندگی را از آیندگان دریغ نکنیم.

من يقين دارم كه برگ ،

كاين چنين خود را رها كردست در آغوش باد ،

فارغ است از ياد مرگ !


                               آدمي هم مثل برگ ، مي تواند زيست بي تشويش مرگ ،

                               گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را ،

                               مي تواند يافت لطف :

                               «هر چه بادا باد را »


                         فریدون مشیری

اولش
يك نگاه ساده بود
يک نگاه كودكانه‫ اي كه تكيه بر غرور داده بود.

حالت عجيب آشنا شدن.
با ترنم غريب درد
همنوا شدن.

پلّه پلّه اين مسير
سخت شد، دراز شد
چكّه چكّه اين نگاه
داغ شد، نياز شد.

بيقراري من
از تو رنگ و بو گرفته است
دير مي‫كني و بغض ابرها
ريشه در گلو گرفته است.

اضطراب،
حالتي است
وقتي از تو دور مانده‫ ام.
اشتياق هم ازين قبيل.

باورم نمي‫شود
ديدن تو توي خواب.
نه،
خداي من!
ديدن بخواب رفتن تو
روي دستهاي من.

چكّه چكّه اين نگاه
گرم اشتعال شد
قطره قطره
روي گونه ‫ها و دستهاي تو چكيد و

شكل خال شد.


ابرويت
حالت عتاب كودكانه است
چشمهات
حالت...
(راستش
حالتش هنوز دست من نيامده ست).

در نمازهاي من تلاوت تو يك فريضه است
با خدا هميشه از تو گفته ام
طاقت خدا...
ولي عجيب طاقتي است

حكمت خدا...
هنوز هم سرم نمي‫شود چه حكمتي است!

قصه،
قصه ‫اي قديمي است
قصه، قصه دو روح ساده و صميمي است.
اولش
يك نگاه ساده بود
شور كودكانه ‫اي كه قبل ازين
هيچ چيز ديگري
حس و حالي اين چنين به من نداده بود.

مي‫وزد نگاه تو
دور مي‫شوي
شكل ابر كوچكي كه توي باد
شكل اين نسيم بي خيال
شكل يك عبور مي‫شوي.

آي حس گم شده
آي روح بيقرار!
اشكهاي داغ را به روي من نيار.

تو شبيه آب
من شبيه تشنگي
اشتياق من به ديدن تو بي‫حساب

تو شبيه سيب
من شبيه كودكي خجول
دستهايم از تو بي نصيب....

روي چينه،
چرخ مي‫زند
كفتري كنار كفتري دگر.
واي اگر شبيه قصه ‫ها
داستان ما بسر رسد
و
كلاغ قصه ...
واي اگر....!

روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسيار دردش گرفت ...
یک روحانی او را دید و گفت :
حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند:
عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار :
در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگيست به او گفت :
این چاله و همچنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند!!!
یک پزشک:
برای او دو قرص آسپرین پایين انداخت!
یک پرستار:
کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس :
او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پيدا کند!
یک تقویت کننده فکر :
او را نصيحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبين :
به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بيرون آورد...!



اگه فردی رو دیدین که اشتباهی کرده

بجای قضاوت و سرزنش کردن دستشو بگیرین...!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

ماهِ, میلادی, روستایی, کشور, پرتغال, کودک, خانواده, کشاورز, جيكا, ساله, فرانسيكو, لوسيا, حالي, داشتند, گوسفندان, مراقبت, ميکردند, تصويري, خانم, ديدند, واقعه, زبان, كودك, اينچنين, ديدار, بانوى, درخشنده, فرشته, ظاهر, گفته, تكرار, هستم, خدايا, ايمان, دارم, باور, میورزم, استغفار, مىكنم, آنان, ندارند, نمىورزند, ميلادى, بالاى, درخت, بلوط, عظيمى, بانوئى, خورشيد, خودرا, بچهها, عنوان, بانوي, تسبيح, معرفی, کرده, دیدار, چندین, اتفاق, افتاد, برای, همیشه, ماند, سربسته, گفتند, فرانسيسكو, جاسینتا, بيمارى, ريوى, دنیا, رفتند, تنها, مانده, حراست, طریق, واتیکان, قرار, گرفت, حقانيت, ابتدا, مادر, آنها, میكردند, میگفتند, زندگى, هرگز, دروغ, نگفته, كوچك, اعتقاد, نكاست, بلكه, داده, آندو, بهشت, ببرد, نسبت, مسئله, افزود, سالها, تاکنون, همواره, صدها, هزار, زائر, آنجا, ميآيند, موارد, زيادي, شفای, بيماران, گزارش, برخي, مسافتهاي, بسيار, زانو, ميروند, اينگونه, احترام, مکان, مقدس, صاحب, نمايند, تصادف, فاطیما, بوده, شاید, اونا, ندونن, کدوم, نمیدونه, بانویی, ملقب, باشه, تسبیح, کسیه, بستن, هايت, چيزي, تغيير, خاطر, اينكه, آنچه, دارد, افتد, بيني٬, ناپديد, حقيقت, ديگري, اوضاع, خيلي, بدتر, خواهد, دنيايي, زندگي, كنيم, كاملا, ترسو, هايش, بندد, گرفتن, زمان, متوقف, هاروكي, موراكامي, داستانک, معنیزن, حکيمي, پرسيدند, معني, چيست, تبّسم, لوحي, شيشه, شفّاف, باطنش, تواني, ببيني, مدارا, درخشش, افزون, صورت, روزي, شکستي, شکسته, احياناً, جمعش, بچسباني, فاصله, موقع, شکستگي, بکشي, دستت, زخمي, ميشود, نشکن, کريستوفر, کلمبوس, ازدواج, ممکن, هيچگاه, قاره, امريکا, نکند, بجاي, برنامه, ريزي, تمرکز, مورد, بايد, وقتش, جواب, دادن, همسرش, سوالات, گذراند, داري, ميري, واسه, چطوري, براي, برگردي, چيکار, تونم, باهات, بيام, راستشو, کشتي, دارين, ليستو, ببينم, حالا, برمي, واسم, مياري, عمداً, بدون, ريختي, اينطور, نيست, منظورت, نقشه, نکنه, خواي, داشته, باشم, دونم, اونجا, غلطي, راستي, گفتي, اصلا, فهمم, درباره, پيدا, هميشه, اينجوري, رفتار, خودتو, شيريني, ندازي, هنوز, ديگه, مونده, خوام, مامانم, اينا, مسافرت, بيان, دوست, باهامون, جايي, نکردن, بگير, داماد, وظيفته, گاهي, رابطه, دچار, دوگانگي, احساسي, يعني, دليل, فراموش, نشدن, رفته, شرايطي, دوباره, تواندنقش, تعيين, كننده, باشد, اولين, دوري, براحتي, تفاوت, سوتفاهم, عميق, تشخيص, خيال, آدمِ, نكرد, دانشکده, مهندسی, بینی, شمسی, یعنی, نوروز, آنقدر, دیگه, ایستادن, ندارم, بيماري, وخيم, كليه, اندكي, نوشم, دانم, زيادی, عمرم, باقي, نمانده, امروزه, پيرترين, افراد, جامعه, وقتي, كودكي, بودم, متفاوت, الآن, بنظر, رسند, رودخانه, ماندن, ساعتی, حمام, بردم, لیتر, باید, بگیرم, استفاده, تميز, ماشين, هایمان, لوله, شستیم, اسراف, کردیم, هشدارهايی, ندهيد, آورم, توجه, كردیم, تمام, درياچه, ساير, منابع, خشكيده, آلوده, صحراهای, بزرگ, جايگزين, مناظر, طبيعي, اطراف, استانی, سالهای, داشتیم, الان, دیگر, یزرع, غیرقابل, سکونت, مناطق, وضعیت, بیابانی, کویری, عفونت, گوارشی, بيماری, پوستی, ناراحتی, سيستم, كليوی, عامل, اصلی, صنعت, تامین, نیاز, نیمه, تعطیل, بيكاری, چشمگير, است؛, كارخانجات, تصفيه, فاضلاب, توليد, مراكزاصلی, اشتغال, حمله, تهیه, خيابان, رواج, يافته, امری, عادی, بیشتر, المللی, سرانه, مکعب, رسیده, درحدود, ۱۷۰۰, هشتاد, درصد, غذای, انسان, مواد, مصنوعی, تهيه, میوه, گلخانه, هستند, گذشته, مقدار, توصيه, ليوان, لباس, اکثرا, صرفه, مصرف, يكبار, باعث, افزايش, زباله, مجبوريم, سپتيك, تانك, شهری, كمبود, مقاومت, بدنی, تحليل, چروك, ناشی, بسياری, ماندگی, ژنتیکی, آلودگی, غذایی, متولد, شوند, موضوع, ایران, ۲۰۰۷, مطاله, خوزستان, ۲۰۱۰, خشکی, ۲۰۱۵, دریاچه, ارومیه, اخطار, مجدد, مردم, دولت, مردان, اعتنایی, هشدارهای, جهانی, طوریکه, ساده, سیاسی, انتخاباتی, میلیون, مهمتر, دانستند, شبکه, ارتباطی, مشغول, کاری, سیاست, بازی, بودند, نتیجه, موجب, همسایه, زیاد, اکوسیستم, کشیدن, مشکل, هوای, توده, خاکی, بیداد, بیماریهای, تنفسی, مراتع, جنگل, نابود, نابودی, گناه, نسلي, تعلق, ويرانی, محيط, زيست, حداقل, جويی, توجهی, نكرديم, فرزندان, بهای, سنگينی, پرداخت, صادقانه, بگويم, اشتياق, امیدی, زندگی, تخريب, نقطه, برگشتی, رسيده, چقدر, برگردم, بفهمند, فرصتی, سرزمین, زیستمان, زمين, داشتيم, نوشته, خواهم, وجدان, مسئولین, خصوص, بيدار, شوخی, واقعيت, ماست, بنابراين, انجام, ميراث, بگذاريد, آیندگان, دریغ, نکنیم, يقين, كاين, كردست, آغوش, فارغ, آدمي, تشويش, ندارد, همچو, بادا, فریدون, مشیری, اولش, نگاه, كودكانه, تكيه, غرور, حالت, عجيب, آشنا, ترنم, غريب, همنوا, پلّه, مسير, دراز, چكّه, نياز, بيقراري, گرفته, ميكني, ابرها, ريشه, اضطراب, حالتي, ازين, قبيل, باورم, نميشود, خواب, بخواب, دستهاي, اشتعال, قطره, چكيد, ابرويت, عتاب, چشمهات, حالتش, نيامده, نمازهاي, تلاوت, فريضه, طاقت, طاقتي, حكمت, حكمتي, قديمي, صميمي, نداده, ميوزد, ميشوي, كوچكي, نسيم, عبور, اشكهاي, نيار, شبيه, تشنگي, بيحساب, خجول, دستهايم, نصيب, چينه, ميزند, كفتري, كنار, كلاغ, روزی, مردی, داخل, چاله, دردش, روحانی, حتما, گناهی, دانشمند, رطوبت, اندازه, روزنامه, نگار, دردهایش, مصاحبه, یوگيست, همچنين, دردت, وجود, پزشک, آسپرین, پایين, انداخت, پرستار, کنار, گریه, روانشناس, تحریک, دلایلی, مادرش, آماده, افتادن, تقویت, کننده, نصيحت, خواستن, توانستن, خوشبين, پاهات, بشکنی, بیسوادی, بيرون, آورد, فردی, دیدین, اشتباهی, بجای, قضاوت, سرزنش, دستشو, بگیرین,