...
تا ﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﺑﭙﺮﺳﻦ ﭼﺎﻯ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻯ ﻳﺎ ﻗﻬﻮﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﯽ : ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ؟ ﺑﭙﺮﺳﻦ : ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻧﺎﺭﻧﮕﻰ؟ ﺑﮕﻴﻦ : ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ. ﺑﭙﺮﺳﻦ : ﺑﺮﺍﻯ ﺷﺎﻡ ﻛﺠﺎ ﺑﺮﻳﻢ؟ ﺑﮕﻴﻦ : ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ. ﺑﭙﺮﺳﻦ : ﭼﻪ ﻓﺼﻠﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ؟ ﺑﮕﻴﻦ : ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ. هیچ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻳﻦ ﭼﺮﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻓﺮﻕ ﺑﻜﻨﻪ ﻳﺎ ﻧﻜﻨﻪ؟ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻰ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻧﺪﺍﺭﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻛﻨﻴﻦ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﻳﺪﺑﺮﺍﻯ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﻓﺮﻕ ﻛﻨﻪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻳﻦ ﻳﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻳﻦ؟
وقتی ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﻰ ﺩﻭﻧﻴﻦ ﭼﻰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍین ﭼﺮﺍ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﺪﻭﻧﻪ ﭼﻰ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﻩ؟ ﻭﻗﺘﻰ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻴﻦ ﭼﻪ ﺷﻐﻠﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻦ، ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻳﺪﻩ ﺁﻝ ﺷﻤﺎ ﻻﺯﻣﻪ، ﭼﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﭼﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﻰ، ﭼﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﺷﻤﺎﺳﺖ، ﺧﺪﺍ ﻭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﻤﺎﻯ ﺑﻰ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﭼﻪ ﺗﺼﻤﻴﻤﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻴﺮﻥ؟ ازهمین ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺑﻰ ﺗﻔﺎﻭﺗﻰ ﺩﺭﺑﻴﺎﻳﻴﻦ. ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﺗﻮﻥ ﺭﺍ ﻟﻴﺴﺖ ﻛﻨﻴﻦ. ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎﺷﻮ ﺩﺳﺘﭽﻴﻦ ﻛﻨﻴﻦ. ﻭﻗﺘﻰ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻫﺪﻓﺘﻮﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮﺩﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﻼﺗﻜﻠﻴﻔﻰ ﺩﺭمیان.
...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی چيزى
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
هيچ چيزى در طبيعت وجود نداره كه تمام سال رو شكوفا باشه،
درمورد خودت صبور باش ...
انرژى ها
مُسرى هستن .
تو همون چيزى ميشى
كه اطرافت رو باهاش پر ميكنى ...
به من مى گفت:
"چشم هاى تو مرا به اين روز
انداخت..
اين نگاهِ تو كارِ مرا
به اينجا كشانده
تاب و تحمل نگاه هاى تو را
نداشتم
نمى ديدى كه چشم بر زمين مى
دوختم!؟"
به او گفتم:
"در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن
جز تو
هيچ چيزى در آن نيست..."
امام على عليه السلام :
خداوند با چيزى بهتر از عقل عبادت نشده است، و عقل كسى كامل نشود، مگر در او چند خصلت باشد:
كفر و بدى از او انتظار نمى رود، رشد و خوبى در او اميد مى رود، زيادى ثروتش بخشوده و زيادى سخنش نگه داشته شده است، بهره او از دنيا تنها غذاى روزانه است، در طول زندگى از دانش سير نمى شود، خوارى را با خداوند از عزّت با ديگران، بيشتر دوست دارد، تواضع نزد او دوست داشتنى تر از شرف و بزرگى است، خوبىِ كم ديگران را بسيار و خوبى بسيار خود را كم مى شمرد، همه مردم را از خودش بهتر و خود را نزد خويش از همه بدتر مى داند و اين مهم ترين خصلت است.
كافى، ج 1، ص 18، ح 12 .
«صداى پدر و مادرتان را بشنويد»
پسرك در حالى كه از خانه دور شده بود، چشمش به شىء درخشانى افتاد كه در آن سوى خط راهآهن مىدرخشيد. به سوى آن رفت... او يك سكه پيدا كرده بود. با خوشحالى سكه را برداشت و براى آنكه با آن چيزى بخرد، به راه افتاد.
وقتى مىخواست از ريل عبور كند، سكه از دستش رها شد و بين سنگريزهها و ريل راهآهن افتاد. كودك مصمم بود سكه را به دست بياورد، بنابراين روى ريل نشست تا سكه را هر طورى كه شده از زير ريل بيرون بكشد.
در همين لحظهها كه كودك روى ريل نشسته بود، مادر صداى سوت قطار را شنيد كه نزديك مىشد. كنار پنجره رفت تا از فرزندش بخواهد به داخل خانه برگردد، اما ديد كه فرزندش روى ريل نشسته است و به صداى سوت قطار توجهى نمىكند!
سرآسيمه از خانه بيرون آمد تا فرزندش را از روى ريل كنار بكشد، اما با فرزندش خيلى فاصله داشت و ممكن نبود بتواند زودتر از قطار به فرزندش برسد. در همين لحظه بود كه تمام لحظاتى را كه او با فرزندش گذرانده بود، جلوى چشمانش ظاهر شد... ناگهان او تصميم بزرگى گرفت، به جاى اينكه به سمت كودك خود بدود، روى ريل ايستاد و خواست هرطور كه شده قطار را متوقف كند. او در حالى كه بلند فرياد مىزد، از پسرش مىخواست تا زودتر از روى ريل كنار برود، ولى كودك همچنان بدون توجه به فريادهاى مادرش در تكاپوى يافتن سكه بود...
راننده قطار با ديدن زن بلافاصله ترمز را كشيد، اما ديگر دير شده بود... قطار به بهاى خون مادر، در چند قدمى كودك ايستاد...
نکته: مبادا ما نيز همچون كودكى باشيم كه به بهانه سكهاى، مادر و پدرمان را در حالى كه با تمام وجود براى ما و بهخاطر ما از خودشان گذشته و مىگذرند، ناديده بگيريم.
بعضی ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ...
ﻧﻪ ﻋﺎﺩﺗﺴﺖ ... ﻧﻪ ﻋﺸﻘﺴﺖ ...
ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ...
ﭼﻴﺰﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﺎﺳﺖ ...
و خوب میدانی که...
ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ ......
ﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ......
ولی...
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻰ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ......
ﻭ ﺍین
" ﺩﺭﺩ " ﻧﺎﻙ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺩﻧﻴﺂﺳﺖ.
ﺗﻮ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻳﻬﻮﺧﻮﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﻳﻪ ﻧﻔﺮﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﺯﻣﻴﻦ..
ﺳﺮﻳﻊ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻠﻨﺪﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﻰ ﻣﻴﮑﻨﻢ!
ﻭﻗﺘﻰ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ..
ﺍﻃﺮﺍﻓﻤﻮ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﻳﺎﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻪ ﻭ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻫﻢ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺷﻪ!
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻩ؟ﺧﺐ ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺁﺩﻣﻪ!
ﺍﻣﺎ ﻳﺎﺭﻭ ﭼﻴﺰﻯ ﻧﮕﻔﺖ!
ﺧﻮﺏ ﮐﻪ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻡ ﺍﻭﻧﻢ ﻳﻪ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺩﻳﮕﺴﺖ!
ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪﻩ.. ﻗﺮﺻﺎﻡ ﮐﺠﺎﺳﺖ
یه پست پزشكى ديدم نوشته بود بعضى غذاها اگه دوبار گرم بشن سرطان زا هستن و نبايد خورده بشن،مثل تخم مرغ نيمرو شده ...
حالا يه سوال پيش مياد؟ كسى كه نيمرو رو دوبار گرم ميكنه ميخوره رو ميشه از سرطان ترسوند؟
اصن چيزى هم واسه از دس دادن داره اين بزرگوار؟!!!!
ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ...
ﻧﻪ ﻋﺎﺩﺗﺴﺖ ...
ﻧﻪ ﻋﺸﻘﺴﺖ ...
ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ...
ﭼﻴﺰﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﺎﺳﺖ ...
و خوب میدانی که...
ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ ......
ﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ......
ولی...
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻰ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ......
ﻭ ﺍین
" ﺩﺭﺩ " ﻧﺎﻙ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺩﻧﻴﺂﺳﺖ .