سلام
بحث من دختر بازی ،کار بد ،وقت تلف کردن;
بلانسبت دوستان
آیا این کار درست است؟!
اصلا چرا دختر باز شدیم ،چی باعث شد که به خودمون همچین اجازه ای دادیم ؟؟
هوس،تنهایی،کم فکری یا بی عقلی ؟
بعضی از پسرا خیلی بدن،
دخترام کم نیستن!
دوستان، با تجربه ای ک دارم اینارو میگم امیدوارم بپسندید
میدونی چه کار اشتباه یا بگم گناه بزرگی مرتکب شدی با خودم هستم ،خب دست خودت نیس میدونم ،ولی بازم میتونی خودتو اصلاح کنی اصا تو میدونی با خودت چقدر بد کردی و چقدر از وقتت رو به هدر دادی اره دوست عزیز تو داری وقتت رو تلف میکنی;یکم رو این موضوع فکر کن
جدیدا من خیلی حالم خوبه! ه
چون هیچ فکر اضافه ای در این مورد ندارم
میدونی تو وقتی با جی افت ارتباط برقرار میکنی چند نفر پشت سرت رو ازیت میکنی امیدوارم متوجه حرفم بشید
چون تو دیگه وقت برای کسی نداری کل وقتتو باید صرف اون بکنی ک مبادا اون ناراحت بشه ولی اون موقع تو به فکر خونواده ،کار ،دوست ،کسی دیگه یا چیز دیگه ای نیستی
ذهنت کلا مشغول میشه وقتایی که اون ناراحت میشه از دستت با کوچکترین حرفی که اطرافیانت بهت میزنن ناراحت میشی و این باعث میشه اطرافیانت ازت دور بشن
تو خیلی با خودت بد میکنی وقتی جی اف داشته باشی نمی تونی خودتو کنترل کنی زیرا اون یکم صمیمیتی که بینتون پیدا میشه باعث میشه تو کل احساستو بدی دست اون از کجا میدونی اون چنین احساسی رو داره یا نه، یا شاید فقط میخاد خوش بگذرونه یا از کجا میدونی اون قبل تو یا در حین با کسی دیگه ای نیس !
پس باید یکم به فکر خودمون باشیم هم دختر هم پسر باید مراقب کارامون باشیم
خلاصه تجربه من اینارو واسم میگه هر کسی یه نظر یه شرایط خاصی داره
ولی به دوستان،د،پ،توصیه میکنم از این چیزا دوور باشیم اونوقت میتونی راحت بخوابی راحت کاراتو انجام بدی راحت به خونوادت برسی راحت با دوستات باشی
زیرا باعث میشه کلی دروغ از وجودت پاک کنی ...
من اشتباه بااز کوتا امیدوارا وتا شر بگیندا ...
^_^،موفق باشید ، التماس دعا،^_^
Binaam30n

وقت بخیر دوستان هم سرزمینم(البته منظورم از هم سرزمین،سرزمین مشترکمون،یه جمله س)
الان که دارم براتون مینویسم شب19م اسفنده!!زمانشو میگم چون نمیدونم پستم کی تایید میشه!!فردا تولدمه!!امروز یکی از دوستام ازم پرسید:خب روز قبل تولدت چه حسی داری؟؟!!منم گفتم:بیشتر از اینکه حس کنم امروز روز قبل تولدمه حس میکنم امروز آخرین روز از 18سالگیمه ومن فردا وارد 19میشم!!که 18سالگیم تموم شد ودیگه من هیچ وقت 18ساله بودن و تجربه نمیکنم!!حس عجیبیه!!در مورد 17سالگی یا سالای دیگه همچنین حسی نداشتم!!شاید به خاطر اینه که دیگه به طور رسمی وارد دنیای آدم بزرگا شدم!!دنیایی که اینقدر با دنیای بچگیامون فرق داره،انقد رنگی نیست،که هیچ وقت نمیشه تو ذهنمون آرزوی برگشت بهش و نداشته باشیم!!ولی من برخلاف خیلی از ادمایی که این روزا اطرافمون هستن و شاید خیلیم بهمون نزدیک باشن هیچ وقت نمیذارم دنیای خاکستری آدم بزرگا منو از خودم بگیره!!منو از خود خوب بچگیام بگیره!!که ریشه های نهال آبی قلبمو بسوزونه!!
نمیگم دنیای ادمکای بزرگ مطلقا بده!نه!اتفاقا اینکه به آدم ذهنیت روشنتری از اتفاقات دوروبرش،تغییرات و استقلال فکرو تصمیم میده،توان انتخاب راه میده خیلی خوبه!لازمه واسه یه کم بیشتر آدم شدن!!ولی خب اینم مهمه که تواین راه کودک درونمون و با دستای خودمون،باکارامون نکشیم!!که بذاریم نفس بکشه!!که اگه یه وقت یه بچه ی فقیر میبینیم نذاریم بعد کوچیک ومهربون روحمون مغلوب بعدبزرگ بی رحم بشه وبی تفاوت از کنارش رد شیم!که حتی یه لبخندم ازش دریغ کنیم!!بچه ها اینارو گفتم تا فقط یه یادآوری باشه یه هشدارباشه واسه هممون که یه وقت ناخودآگاه وتحت تاثیر خیلی چیزاموجود لطیف درونمون وفدای دنیای خاکستری بزرگ بودن نکنیم...که اگه بمیره روحمون با هیچ چیز دیگه ای نمیتونه خلا شو پرکنه...که روحمون تا آخر عمر شاید گوشه گوشه ی دنیا رو واسه پیدا کردن یه تیکه از خودش،یه تیکه ی دیگر نبود خودش زیرو رو کنه...

ما دخترا
مغرور نیسیم
فقط یکم پرستیژ کارامون بالاااست:)

یه کم فکر کنیم ببینیم روزانه خدا چقدر از کارامونو لایک می زنه وکاربرنمونه میشیم

دیوید بکام با این همه شهرت و آوازه سر کوچمون تعویض روغنی زده
خودشم از صبح تا شب با لبای خندون دم در وایساده یه گالن روغنم دستشه.
رونالدو هم دیدم
خیلی آدمای مردمی هستن اینا.
ورزشکارامون یکم یاد بگیرن!