. پــول الکـی بابت کاشت مژه هدر ندهید.
کمتر از 4 هفته با هزیـنه خیلی حداقل تر از کاشت ، مژه و ابرو هاتون رو کامل پرپشت و بلند کنید....
. بصورت کاملا تضمینی
.برای اطلاعات بیشتر و پرپشت شدن مژه و ابروهاتون همین الان عدد ۷۰ رو به ۱۰۰۰۹۷۷۱ پیامک کنید
. گارانتی مرجوعی محصول در صورت عدم رضایت
. ارسال رایگاان و پرداخت درب منزل بعد از رویت کالا
. مشاوره و کارشناسی رایگاان
.مناسب برای آقایان و بانوان
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کارشناسی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
. بزرگترین هلدینگ غذایی خاورمیانه به بورس می آید
.بر اساس آخرین ارزش کارشناسی شده، قیمت ارزش بازار #زرماکارون بیش از ٢ برابر قیمت عرضه اولیه آن است.
.به نوعی می توان گفت، تقریباً ارزان ترین شرکتی که در بخش خصوصی تاکنون عرضه شده است.
#عرضه_اولیه
سرانجام پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه امیرکبیر، بازیافت...
سوار تاکسی شدم گفتم چ خبر از اوضاع خاورمیانه؟
گفت پیاده شو سوار تاکسی زرده شو من تخصصم کارشناسی دربی استقلال-پرسپولیسه
یک شب باخودم نشستم به گفتگو پرداختم..
فهمیده ام زندگی باخودم چقدر سخت است..خنده دار هم هست..اما هر چه که بود وهست زیباست..
خودم خیلی شادتر از من بود...حتی باصدای بلند میخندید...ازنگاه دیگران هراس نداشت...اینترنت را هم نمیشناخت اما زندگی را دوست داشت...نگران کارشناسی گرفتنش هم نبود...اصلا به فکر فوق لیسانس هم نبود...من را هم دوست داشت...شرمنده شدم..من گاهی خودم را دوست نداشتم!...خودم چقدر خوب است..
خوش به حالش...
متن:خودم!!
چیزی در جیبش صدا داد و تکان خورد
گوشی موبایلش را درآورد...
پیامک را خواند:
سلام . خوبی آقا ؟؟؟
شنیدم کارشناسی ارشد را هم گرفتی !
تبریک میگم و امیدوارم همچنان موفق باشی...
لبخندی زد و گوشی را در جیب شلوارش گذاشت !
از داخل ساکش دسته ای دی وی دی بیرون آورد
بساطش را کنار پیاده رو پهن کرد و بین جمعیت فریاد زد :
دی وی دی هزار....
دی وی دی هزار...
چیزی در جیبش صدا داد و تکان خورد
گوشی موبایلش را درآورد...
پیامک را خواند:
سلام.خوبی آقا؟؟؟
شنیدم کارشناسی ارشد را هم گرفتی !
تبریک میگم و امیدوارم((همچنان)) موفق باشی...
لبخندی زد و گوشی را در جیب شلوارش گذاشت!
از داخل ساکش دسته ای دی وی دی بیرون آورد
بساطش را کنار پیاده رو پهن کردو بین جمعیت فریاد زد:
دی وی دی هزار...
دی وی دی هزار...