روند افزایش حقوق کارگران و کارمندان و بازنشستگان در مقابل افزایش تورم و هزینهها در ایران!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کارمندان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
١- اگه میخوای راحت باشی ، کمتر بدون ؛
و اگه میخوای خوشبخت باشی ، بیشتر بخون.
٢- تا پایان کار، از موفقیت در آن ، با کسی صحبت نکن.
٣- قبل از عاشق شدن ،
ابتدا فکر کن ، که آیا طاقت دوری ، جدایی و سختى رو دارى يا نه؟
٤- برای حضور در جلسات ، حتی یک دقيقه هم تأخير نكن.
٥- "سکوت" تنها پاسخی است که اصلا ضرر ندارد.
٦- نصیحت کردن ، فقط زمانی اثر دارد که 2 نفر باشید.( در بين جمع كسى را نصيحت نكن )
٧- در مورد همسر کسی اظهار نظر نکن ،
نه مثبت نه منفی.
٨- نوشیدنی های داخل لیوان و یا فنجان را تا آخر ننوش.
٩- در اختلاف خانوادگی حتی اگر حق با تو است ، شجاع باش و تو از همسرت عذر خواهی کن.
١٠- برای کودکان اسباب بازی های جنگی هدیه نبر.
١١- نه آنقدر کم بخور که ضعیف شوی ،
و نه آنقدر زیاد بخور که مریض شوی.
١٢- بدترین شکل دل تنگی آن است ،
که در میان جمع باشی و تنها باشی.
١٣- شخص محترمی باش ،
و بدون اطلاع به خانه و محل کار کسی نرو.
١٤- هوشیار باش،
استفاده از مشروبات و نوشیدنی الکلی تو را گرفتار خواهد کرد.
١٥- وجدانت را گول نزن،
چون درستی و نادرستی کارت را به تو اعلام می کند.
١٦- موقع عطسه کردن ، حتما از دیگران فاصله بگیر و از دستمال استفاده کن.
ولی با تمام وجود عطسه کن.
١٧- عاشق همسرت باش تا بهشت را ببینی.
١٨- کثیف نکن، اگر حوصله تمیز کردن نداری.
١٩- بخشیدن خطای دیگران بسیار قشنگ است، تجربه کردنش را به تو پیشنهاد می کنم.
٢٠- همه جا از همسرت تعریف و تمجید کن، حتی در جهنم.
٢١- با کارمندانت مهربان، ولی قاطع باش.
٢٢- غرور کسی رو نشکن،
چون مثل شیشه ی شکسته برای تو، خطر آفرین است.
٢٣- عمل خلاف را، نه تجربه کن، نه تکرار.
٢٤- در جايى كه اشتباهى ازت سر زد ، با شجاعت اقرار کن که اشتباه کردی.
٢٥- هنر نواختن را یاد بگیر،
نواختن موسیقی در هیچ کشوری گدایی نیست.
٢٦- هنگام صحبت کردن با دیگران ،
به چشم آنها نگاه کن تا پیام و کلام تو را درک کنند.
٢٧- با دندان، میخ نکش.
٢٨- کسی را که به تو امیدوار است ،
نا امید نکن.
٢٩- برای کسی که دوستش داری ،
در روز تولدش پیام تبریک ارسال کن.
٣٠- اولین خیّر باش.
٣١- با داشتن همسری خوب و خوش اخلاق، همه کس و همه چیز را یکجا داری.
٣٢- در دفتر و منزل، گل های زیبا داشته باش.
٣٣- حسابداری و روشهای آنرا یاد بگیر.
٣٤- تزریق سرم وآمپول را یاد بگیر.
٣٥- وارد سیاست نشو.
٣٦- به سفر و همسفر فکر کن.
٣٧- تا ندانی ، نمی توانی ؛
پس بدان ، تا بتوانی.
چکیده ای از کتاب
این کارو نکن، این کارو بکن _ احمد فارسی
با زحمت های زیاد و سختی های فراوان و تهی دستی خانواده به تحصیل ادامه داد تا به جایی رسید که بعد از دانشگاه انچنان در کارش پیشرفت کرد که افراد زیادی برایش کار میکردن و روز به روز برقدرتش و ثروتش افزوده شد ولی افسوس که انچنان در تکبر وخود بینی خودش گم شده بود که دیگر جز خودش کسی را نمیدید و هیچ چیز جز افزایش ثروت برایش مهم نبود،به جایی رسید که خودش و سختی های زندگیش را فراموش کرد ،تهی دستی رافراموش کرد،به جایی رسید که حتی برای افزایش ثروتش به کارگران و کارمندانش حقوق نمیداد و چندین ماه حقوقشان رادیر داد وبه هر بهانه ی از دادن حقوقشون فرار میکرد وبا پولشان سرمایه گذاری میکرد ،انقدر طمع کرد که برای افزایش ثروتش نان زن و بچه هزاران نفر را چندین ماه قطع کرد که پول روی پول بگذارد ،خانواده هایی که خودشان هزاران مشکل داشتن ،از کرایه خانه گرفته تا بدهی و خرج ومخارج تحصیلات فرزندان و ...،همه چیز را فراموش کرد حتی فراموش کرد که خدایی هست و اصلا نمیدانست که قرار است بمیرد ومرگش نزدیک است و در یک چشم به هم زدن تمام هستو نیستش را حضرت عزرائیل بر باد داد ودر اخر او ماندو یک متر زمین و هزاران اه و ناله و حق الناس.
ساختمان کتابخانه انگلستان قدیمی بود و تعمیر آن نیز فایده ای نداشت. قرار بر این شد کتابخانه جدیدی ساخته شود. اما وقتی ساخت بنا به پایان رسید، کارمندان کتابخانه برای انتقال میلیون ها جلد کتاب دچار مشکلات دیگر شدند. یک شرکت انتقال اثاثیه از دفتر کتابخانه خواست که برای این کار سه میلیون و پانصد هزار پوند بپردازد تا این کار را انجام دهد. اما به دلیل فقدان سرمایه کافی، این درخواست از سوی کتابخانه رد شد. فصل بارانی شدن فرا رسید. اگر کتابها بزودی منتقل نمی شد خسارات سنگین فرهنگی و مادی متوجه انگلیس می گردید. رییس کتابخانه بیشتر نگران شد و بیمار گردید. روزی، کارمند جوانی از دفتر رییس کتابخانه عبور کرد. با دیدن صورت سفید و رنگ پریده رییس، بسیار تعجب کرد و از او پرسید که چرا اینقدر ناراحت است. رییس کتابخانه مشکل کتابخانه را برای کارمند جوان تشریح کرد، اما برخلاف توقع وی، جوان پاسخ داد: سعی می کنم مساله را حل کنم. روز دیگر، در همه شبکه های تلویزیونی و روزنامه ها آگهی منتشر شد به این مضمون: همه شهروندان می توانند به رایگان و بدون محدودیت کتابهای کتابخانه انگلستان را امانت بگیرند و بعد از بازگرداندن آن را به نشانی زیر تحویل دهند.