کاشیهای هفترنگ مسجد وکیل شیراز
.صادق میری
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کاشی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به کسی ندارم الفت، ز جهانیان به جز تو
#رضایی_کاشی
. .
گاهی اوقات دلم میخواست ماهیِ برکهٔ کاشی بودم به جای ماه .
تو ماهی و من ، ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست ، زمانی که نباشی!
آه از نفس پاک تو و ، صبح نشابور
از چشم تو و ، حجره ی فیروزه تراشی
پلکی بزن ای ، مخزن اسرار ، که هر بار
فیروزه و یاقوت ، به آفاق بپاشی!
ای باد سبک سار! ، مرا بگذر و بگذار!
هشدار! ، که آرامش ما را ، نخراشی
هرگز به تو دستم نرسد ، ماه بلندم!
اندوه بزرگی ست ، چه باشی.. چه نباشی
(علیرضا بدیع)
روزی مرحوم ملا محمد جوشقانی عارف و فیلسوف نامیِ معاصر معروف به " آخوندِ کاشی " مشغول وضوگرفتن بود..
شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد…
با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اینکه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود…!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسید:
چه کار می کردی؟ ….
گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم
داشتی نماز می خواندی…!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم
من یاغی نیستم، همین!
این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت…
تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
من یاغی نیستم
خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم…
نماز و روزه مون اصلاً جایی دستش بند نیست!…
فقط میخوایم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم….
بنده ایم….
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده…..
ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی !
غذایت را سرد می خوری !
ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام !
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی !
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی !
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد !
تنهایی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست ، روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد...
تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی....
ساعت ها به کاشیه های حمام خیره میشوی ...
غذایت را سرد میخوری ...
نهار را نصفه شب صبحانه را شام ...
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند ...
همه را قیچی میزنی ...
ساعت ها یک آهنگ تکراری گوش میکنی و هیچوقت آهنگ را حفظ نمی شوی ...
شب ها علامت سوال های ذهنت را میشماری تا بخواب بروی ...
تنهایی از تو آدمی می سازد که دیگر شبیه آدم نیست ...
میشنوی مخاطب خاص ....؟؟؟
نامه عذر خواهی غضنفر به همسرش.....
عزیزم جدائی ما جدائی نادر از سیمین نیس که اسکار بگیره هااااا به ما دسته بیل هم نمیدن برگرد سر خونه زندگیت..... منم سامی بیگی نیستم بگم هیچی نمیفهم فقط میخوام باشی
طوری میزنمت ازوسط تاشی....به موزایک بگی کاشی....
ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی !
غذایت را سرد می خوری !
ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام !
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی !
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی !
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد !
تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست ، روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد . . .