our hearts store memories like a library, where the shelves are lined with both happy and sad books..
قلبهای ما خاطرات را مانند یک کتابخانه ذخیره میکنند، جایی که قفسههایش پر از کتابهای شاد و غمگین است.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کتابخانه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
امید بخشترین رمانهایی که باید خوند :
۱- مغازه جادویی
۲-کتابخانه نیمه شب
۳-بادام
۴- کیم جی یونگ
۵-دلایلی برای زنده ماندن .
. .
امید بخش ترین رمان ها :
1 - مغازه جادویی
2 - کتابخانه نیمه شب
3 - بادام
4 - کیم جی یونگ
5 - دلایلی برای زنده ماندن
. .
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا
•
قلب من کتابخانهای ست
با هزاران جلد کتاب
به نامـ تو .️
- شیما سهرابی
♡
✿ کپشن خاص ✿
برای من که پُرم از فراق قصه نگو
اگر کتاب تو باشی کتابخانه منم!
سیدتقی سیدی
.کپشن خاص.
طوری گفتم دوستت دارم
که خدا از عصبانیت با مشت روی زمین کوبید
#زلزله شد!
دوستت دارم ها از روی کتابخانه افتادند
آغوش ها از دیوار پر کشیدند
بوسه ها از سقف ریختند
چشم ها از پنجره رفتند و
آمدن ها از در!
من ماندم، تو،یک دوستت دارم غلیظ!
یک خدای شاکی و یک #زلزله ی مهیب!
گفتم دوستت دارم این شد
نگران دنیا اگر نبودم می بوسیدمت عشق من!
#حامد_نیازی
برای من که پُرم
از فراق قصه نگو
اگر کتاب تو باشی
کتابخانه منم ...
•
با داشتن یک باغچه و یک کتابخانه هیچ کمبودی نخواهی داشت
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا