کپشن های مربوط به کدامیک

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کدامیک

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

#چیستان

اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن می‌کنید؟

مشاهده جواب

‌ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ می‌کند؟
یکی ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎنی ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭمی ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮستی ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ
یکی ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گران‌بها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎلی ﻭ ﺳﺎﺩﻩ
ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁبی ﮔﻮﺍﺭﺍ!
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می‌کنید؟

ﻫﻤگی ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎلی ﺭﺍ!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: می‌بینید؟! ﺯﻣﺎنی ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍن‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ بی ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ!
ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ انسان‌ها ﺩﯾﺮ ﺭﻭ می‌شود..

در عالم کودکی به مادرم قول دادم ،
که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم.
مادرم مرا بوسید.
و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم : می توانم ، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم .
مادر گفت : یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی .
نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم .
ولی خوب که فکر می کردم مادرم را دوست داشتم .
معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم !
بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم .
ولی وقتی پیش خودم گفتم ؛
کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود ، که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد ، یکی که تمام جان من بود .
همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی !
من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می خواستم ،
او با آمدنش سلطان قلب من شده بود .
من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم .
آخر من خودم مادر شده بودم ...

منم اگرمادر بشم قطعا همین حس رو خواهم داشت.....ولی شاید غیرممکن باشه این خواسته!

در عالم کودکی به مادرم قول دادم که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم ، مادرم مرا بوسید و گفت : نمی توانی عزیزم !
گفتم می توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.
مادر گفت یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی..

نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ،ولی خوب که فکر می کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم.
معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم..
بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد...

سالها گذشت و یکی آمد...
یکی که تمام جان من بود...
همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی...
من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می خواستم.
او با آمدنش سلطان قلب من شده بود.
من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم...
آخر من خودم مادر شده بودم...

خیلی وقت است فراموش کرده ام کدامیک را سخت تر می کشم ؟
رنج !
انتظار !
یا نفس را . . .

شیر و میمون و زرافه و سنجاب هرکس موز بیشتری از درخت نارگیل بکند برنده است
فکر میکنی کدامیک برنده می شود؟
:اگر جوابت
شیر است خسته و کسل هستی
میمون خنگ هستی
زرافه کاملا احمق هستی
سنجاب ناامید هستی
چرا؟!
برای اینکه درخت نارگیل که موز ندارد!!!!!
قابل توجه همه من نه عمه دارم و نه به روح اعتقاد دارم...:))

روزی که این عکس ۲ نفره را گرفتیم ،
نمی‌دانستیم کدامیک از ما آن یکی را
با چشم‌هایِ خیس تماشا می‌کند !!

هر روز شاید،

ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،

و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود.



اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛

عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند.



اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛

محال نبود وصال!

و عاشقان که همیشه خواهانند،

همیشه می توانستند تنها نباشند.



اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،

خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،

و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم.



اگر غرور نبود؛

چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند،

و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان،

جستجو نمی کردیم.



اگر دیوار نبود، نزدیک تر بودیم؛

با اولین خمیازه به خواب می رفتیم،

و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان،

حبس نمی کردیم.



اگر خواب حقیقت داشت؛

همیشه خواب بودیم.

هیچ رنجی، بدون گنج نبود؛

ولی گنج ها شاید،

بدون رنج بودند.



اگر همه ثروت داشتند؛

دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.

و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛

تا دیگران از سر جوانمردی،

بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.

اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،

اگر همه ثروت داشتند.



اگر مرگ نبود؛

همه کافر بودند،

و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.

ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.



اگر عشق نبود؛

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟

کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ...

اگر عشق نبود؛



اگر کینه نبود؛

قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند.

اگر خداوند؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد،

من بی گمان،

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز

هرگز ندیدن مرا.


آنگاه نمیدانم ،

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟

خیلی وقت است فراموش کرده ام ... کدامیک را سخت تر می کشم ... ؟ رنــــج ! انتظار ! یا نفس را ...

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

چیستان, تنها, کبریت, داشته, باشید, وارد, اتاق, تاریک, شوید, بخاری, نفتی, چراغ, باشد, کدامیک, روشن, میکنید, مشاهده, جواب, میکند, گرانبها, میبینید, انسانها, میشود, عالم, کودکی, مادرم, دادم, همیشه, بیشتر, دوست, نداشته, باشم, بوسید, توانی, عزیزم, گفتم, توانم, پدرم, خواهر, برادرم, دارم, نوجوان, دوستی, داشتم, کردم, معلمی, شیفته, بودم, اندازه, بزرگتر, عاشق, خیال, وقتی, خودم, داری, انتخاب, سالها, گذشت, تمام, همانروز, شادمانی, خندید, دیدی, نتوانستی, هرچه, دنیا, خواستم, آمدنش, سلطان, توانستم, دوران, کودکیم, اگرمادر, قطعا, همین, خواهم, شاید, غیرممکن, باشه, خواسته, خیلی, فراموش, کرده, انتظار, میمون, زرافه, سنجاب, هرکس, بیشتری, درخت, نارگیل, بکند, برنده, جوابت, خسته, هستی, کاملا, احمق, ناامید, برای, اینکه, ندارد, قابل, توجه, اعتقاد, روزی, نفره, گرفتیم, چشمهایِ, تماشا, رنگین, کمان, دهان, نطفه, بیرنگی, کمیاب, ترین, چیزها, شکستن, غرور, داشت؛, عاشقان, سکوت, ویران, میکردند, راستی, خواستن, توانستن, بود؛, محال, نبود, وصال, خواهانند, توانستند, نباشند, گناه, قدمی, بردارد, کوله, سنگین, خویش, ناله, شاید؛, شکسته, نبود؛, چشمهایمان, لبهایمان, نمیگفتند, کلام, محبت, میان, نگاههای, گهگاهمان, جستجو, کردیم, دیوار, نزدیک, بودیم؛, اولین, خمیازه, خواب, عادت, مکرر, زندان, حقیقت, رنجی, بدون, بودند, ثروت, داشتند؛, پرستیدند, کنار, خیابان, گندم, دید؛, دیگران, جوانمردی, ارزش, هاشان, نثار, کنند, گمان, سادگی, کافر, زندگی, ارزشترین, کالا, زیبایی, خوبی, کدامین, بهانه, گریستیم, خندیدیم, لحظه, نایاب, اندیشه, میکردیم, چگونه, عبور, روزهای, آوردیم, اینها, مرده, کینه, قلبها, تمامی, اختیار, میگذاشتند, خداوند؛, آرزوی, برآورده, دوباره, دیدن, میکردم, هرگز, ندیدن, آنگاه, نمیدانم, پذیرفت,