دلم با ماندن بود
راه اما ، راه رفتن
و تو ندانستی چه رنجیست،
کشاندن تنِ خستهای که خواهانِ ماندن بود...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کشاند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دلم با ماندن بود
راه اما، با رفتن؛
و تو ندانستی چه رنجیست،
کشاندن تن خسته ای که خواهان ماندن بود.
. .
صادق هدایت جمله خیلی قشنگی داره:
میگه که "اندوه که از حد بگذرد جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن. دیگر مهم نیست بودن یا نبودن، دوست داشتن یا نداشتن. آنچه اهمیت دارد یک کشتار رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه میکنی و نگاه میکنی."
از برق چشمانت
پیراهن شکنجه را
بر تن محراب پوشاندم
تا به شکوه آید عشق ...
و آسمان ترانه خواند
برای رقص علفزارها؛
شوقی می کشاندم تا پرواز...
در آینه ی دریا
ماهی ها به فکر نشسته اند ؛
تو اما به چه می نگری ؟
به حلقه ی چشمانم که نغمه ی بهار دارد !؟
یا به گام های خاطره ای
که در خواهش جاده پیداست ؟
بیا کنارِ پنجره ی خیالم
تا ببینی چه سوز عجیبی دارد " هوایت "
می خواهم بدانی
طوفانی که اعماق جانم را لرزاند ،
چقدر بی رحم اند در نگاهت
همین قدر معلقم و سرگردان
و باز تورا ...
#لیلا_حاجتمند
این روزها هر چیزی که به تو ختم شود را عجیب دوست دارم؛ هر چیزی که انتهایش تو باشی.
عکسی که تو را نشان دهد
عطری که ذهنم را به سمت تو بکشاند
عابری که شبیه تو باشد
و لبخندی که مرا یاد خنده هایت بیندازد.
در همه چیز به دنبال نشونی از تو هستم
به امید یافتنِ راهی که مقصدش تو باشی...
#هستی_جلیلی
اندوه که از حد بگذرد، جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن
دیگر مهم نیست بودن یا نبودن، دوست داشتن یا نداشتن
آنچه اهمیت دارد یک کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه میکنی و نگاه میکنی.
صادق هدایت
این روزها هر چیزی که به تو ختم شود را عجیب دوست دارم؛ هر چیزی که انتهایش تو باشی.
عکسی که تو را نشان دهد
عطری که ذهنم را به سمت تو بکشاند
عابری که شبیه تو باشد
و لبخندی که مرا یاد خنده هایت بیندازد.
در همه چیز به دنبال نشونی از تو هستم
به امید یافتنِ راهی که مقصدش تو باشی...
#هستی_جلیلی
گر عشق تو مرا به جهنم بکشاند، مشتاق عذابیم توکل به خدا... (: ...•
●❥.
در مسیر خواستن قد می کشی
تا لبخند علاقه
تا تَرک بر دارد پوست انار
در عاشقانه ی پاییز...
از کدام حرف در من زنده شدی؟
که بی پایان جریان داری در من
زیسته ام در تو ، بی آنکه بدانی چون راز_
هر راهی که کج خیالی ام را
تا تو می کشاند پنهان
از فریب چشمانت
نشسته ام همان گوشه
برای دیدن دوباره ی اولین دیدار
تا افیون نگاهت تسکین شود در تکرار
#لیلا_حاجتمند
اندوه که از حد بگذرد، جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن، دیگر مهم نیست بودن یا نبودن، دوست داشتن یا نداشتن، آنچه اهمیت دارد یک کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه میکنی و نگاه میکنی...
. .