مدتهاست راهم را جدا کرده ام
از ادمهای غریب و اشنا
سوار هیچ قطاری نخواهم شد
حتی اگر خسته باشم
حتی اگر کفشهایم را جا گذاشته باشم.
باز نخواهم گشت
حتی اگر چهره ام در اینه بزرگ شهر
کهنه تر و کهنه تر شده باشد.
حتی اگر نامم را فراموش کرده باشند.
خاطراتمان دارد از چشم شیشه های
بخار گرفته ی اتاقم پایین می چکد
گفته بودی
برمیگردی و فردا پشت این پنجره هاست.
نیامدی و نمیدانم
حرفهایم را با کدام مسافر بگویم؟
که خودش هم با
چمدانی پر از غصه راهی دیار
بی نشان نباشد.
#مینو_پناهپور
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کفشهایم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
مسیر خانهات را
از حافظهٔ کفشهایم پاک کردهام
غمگین نباش!
خودت هم میدانی
همیشه عکس تکیِ تو زیباتر بود
#گروس_عبدالمکیان
کفشهایم خسته اند ،
پاهایم اما ، امیدوار
هنوز میشود هزار پله را
برای رسیدن به " تو " بالا آمد...
.هستی دارایی
#mim.
کفشهایم خسته اند
پاهایم اما، امیدوار
هنوز میشود هزارپله را برای رسیدن تا "تو" بالا آمد
. .
کفشهایم رانمیخواهم.
پابرهنه میروم .....
تادرحریم تنهایی خود !!!!!
بانگاه به تاول های پایم.....
عبرت بگیرم.....
من کجا؟
عاشقی کجا؟
#عرفانی
مرا فقیر خواند انکه در راهش کفشهایم پاره شد
باران زیباترین ترانه خداست که طنینش زندگی رابرای ماتکرار میکند؛
نکندفقطبه گل آلودی کفشهایمان بیاندیشیم!!
کفشهایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم
من زنده ام و زندگی
ارزش رفتن دارد
آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم
گوش ناامیدی را کر کند
خوب میدانم که گاه کفشها،
پاهایم را میزند، میفشرد و به درد میاورد
امامن همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد
ماندن در کار نیست
گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم
نمی اندیشم
ولی این را میدانم؛
گذشته با آینده یکسان نیست
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است
به همین راحتی،
زندگی چقدر آسان است…
زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد،،،
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ…
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ …
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ …
ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ
قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم؟؟ تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد،**
اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...!
((روزگارتان پر از اتفاقات قشنگ))
آنچه ما آدم ها را از هم دور می کند ، زمان نیست ، زمانه است،..
زودتر از کفشهایمان دوست عوض می کنیم!
کفشهایم کجاست؟ میخواهم
بی خبر راهی سفر بشوم
مدتی بی بهـــــار طی بکنم
دوسه پاییــــز دربــه در بشوم
خسته ام از تو از خودم از ما،
ما ضمیـــر بعیــــد زندگی ام
دونفر انفجار جمعیت است
پس چه بهتر که یک نفر بشوم
یک نفر در غبـــار سرگردان
یک نفــر مثل برگ در طوفان
می روم گم شوم برای خودم
کم برای تو دردسر بشوم
حرفهــــای قشنگ پشت سرم
آرزوهـــــای مادر و پدرم
حیف خیلی از آن شکسته ترم
که عصای غم پدر بشوم
پدرم گفت دوستت دارم
پس دعـــا مـــی کنم پدر نشوی
مادرم بیشتر پشیمان که
از خدا خواست من پسر بشوم
داستانی شدم که پایانش
مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستـم در حدود حوصله ها
پس صلاح است مختصر بشوم
دورها قبر کوچکی دارم
بی اتاق و حیاط خلوت نیست
گاه گاهی سری بـزن نگذار
با تو از این غریبه تر بشوم