کمرون رایت :
کلمات، انعکاس صدای عمیقترین احساسات ما هستند. به شما میگویم که کلمات، جنگها را آغاز کرده و به آنها پایان دادهاند. کلمات، ثروت ساخته و ثروت بر باد دادهاند. کلمات، جانِ کسانی را گرفته و به دیگرانی جان بخشیدهاند. مراقب کلمات خود باشید.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کمرو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
با کتاب می شه کوبید تو سر این و اون. با کتاب می شه آتیش خاموش کرد. با کتاب می شه مگس و رو هوا له کرد. با کتاب میشه مخ زد. با کتاب میشه قد چهار پایه رو بلند تر کرد و به بالای کابینت رسید. با کتاب میشه رفت جلسه و پز داد. با کتاب می شه جوجه رو بهتر کباب کرد. با کتاب میشه کمرو خاروند. با کتاب میشه از شر خریدن کادوی گرون خلاص شد. اما با این به قولی آچار فرانسه یه کار دیگه هم می شه کرد:
پرواز .....
#رسول_ادهمی
با کتاب می شه کوبید تو سر این و اون. با کتاب می شه آتیش خاموش کرد. با کتاب می شه مگس و رو هوا له کرد. با کتاب میشه مخ زد. با کتاب میشه قد چهار پایه رو بلند تر کرد و به بالای کابینت رسید. با کتاب میشه رفت جلسه و پز داد. با کتاب می شه جوجه رو بهتر کباب کرد. با کتاب میشه کمرو خاروند. با کتاب میشه از شر خریدن کادوی گرون خلاص شد. اما با این به قولی آچار فرانسه یه کار دیگه هم می شه کرد:
پرواز .....
#رسول_ادهمی
گر تو آزاد نباشی ، همه دنیا قفس است
هرکجا هست زمین تا به ثریا قفس است
تا که نادان به جهان حکمروایی دارد
همه جا در نظر مردم دانا قفس است !
(فریدون مشیری)
ویژگیهای شخصیتی برونگرا:
۱- علاقه مند به وقایع پیرامون خود.
۲- رو راست و معمولا پر حرف.
۳- عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه میکند.
۴- اهل عمل و پیشقدمی در کارها.
۵- بسهولت دوستان جدیدی یافته و یا با یک گروه خود را وفق میدهد.
۶- افکار خود را بیان میکند.
۷- علاقه مند به افراد جدید.
۸-تنهایی برای وی بسیار آزار دهنده میباشد. (ترس از قطع ارتباط با دنیای خارج و مردم)
۹- از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی میگیرند.
۱۰- خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند.
۱۱- ریسک پذیرند، سریع تصمیم می گـیـرند، اجتماعی هستند، درک آنها آسان است، شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران یکسان است، معاشرتی هستند.
۱۲- پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود می اندیشند. علاقه مند به کار گروهی. نقل هر مجلس می بـاشنـد. موسیقی با صدای بلند و فعالیتهای هیجان انگیز را بیشتر دوست دارند.
۱۳- رنگهای روشن را بیشتر دوست دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین میگردند تا خودشان. اطلاعات شخصی خود را بسادگی با دیگران قسمت می کـنند. رویکرد سریع الوصول را بیشتر ترجیح می دهـنـد. تنها از روی تجارب زندگی خود درس می گیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران.
۱۴- ۵۷ الی ۶۰ درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
ویژگیهای شخصیتی درونگرا:
۱- علاقه مند به احساسات و افکار خودشان. نیاز به داشتن قلمرو شخصی. کـم حرف، ساکت و متفکر.
۲- دوستان زیادی ندارد. در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشـکل دارد. عـلاقـه مـند به سکوت و تمرکز. از دید و بازدید های غیر منتظره و ناگهانی بیزار است.
۳- کارایی وی در تنهایی بیشتر است. بـزرگترین وحشت وی آن اسـت کـه در یـک جــمع شلوغ قرار گیرید. ترس از آنکه فردیت خود را از دست بدهد. از فـعالـیتهای انفرادی انرژی میگیرد.
۴- در بیـن انـبـوه مـردم بودن آنها را خسته می کنـد. بـیشتـر از دسـت کـرده خـودشـان خشمگین میگردند تا دیگران. معمولا کمرو هستند. درکشان مشکل است. اهـل ایــده و عقاید نو.
۵- شـخصیتی مـتمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشـتـاق و احسـاسـاتـی می باشند. معمولا احساساتشان را بیان نمیکنند. در جـمع نا آشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت می بـاشنـد. تـمرکزشان قوی است. برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند. پیش از حرف زدن می اندیشند.
۶- از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران ممانعت میکند. مایل به رویکــرد آهسته اما دقیق می بـاشد. بـا مشـاهـده درس می آموزد (عـبــرت از دیگران) و پس از آموختن روش زندگی، زندگی خود را آغاز میکند.
۷- ۲۵ الی ۴۰ درصد از جمعیت را تشکیل میدهند.
در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپایک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپایی است،سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند. سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند میشود تا آنها را بیاورد.
وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه ...به قیافهاش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس میکند.
اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد.
در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد.
دختر اروپایی سعی میکند کاری کند؛ اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمیدارند،
و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛
مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرمکننده و با مهربانی لبخند میزنند.
آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد.
و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاهپوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند،
و ظرف غذایش را که دستنخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!!!!
توضیح پائولو کوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم میکنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار میکنند و آنها را افرادی پایینمرتبه میدانند.
داستان را به همۀ این آدمها تقدیم میکنم که با وجود نیتهای خوبشان، دیگران را از بالا نگاه میکنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند.
چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوته فکران رفتار کنیم؛
مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر میکرد در بالاترین نقطۀ تمدن است،
در حالی که آفریقاییِ دانشآموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد .