دلم را که مرور میکنم
تمام آن از آن توست
فقط نقطه ای از آن خودم هست
روی آن نقطه هم
میخ میکوبم
و قاب عکس تو را می آویزم.
- نزار قبانی
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کوبم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دلم را که مرور میکنم
تمامِ آن از آنِ توست؛
فقط نقطهای از آنِ خودم!
روی آن نقطه هم، میخ میکوبم
و قاب عکس تو را میآویزم.
. .
✿ کپشن خاص ✿
ای دل جلایی تازه پیدا کن که این عشق
چون آه در « آیینه » خود را مینماید
باید که بر دیوار زندان سر بکوبم
آه مرا گر بشنود در میگشاید
#فاضل_نظری
از این شرایط فقط سنگ کنار اتیش رو دارم که بکوبم تو سر خودم .
یه روزی انقد پولدار میشم که وقتی گوشیم هنگ کرد خیلی بیخیال محکم بکوبمش به دیوار
✿ کپشن خاص ✿
محکمتر و سختتر از آنَم که برای تنها نبودنم در این روزگارِ وانفسا
آنچه را که در خودم غرور نامیدهام
برایِ دلت؛
و اگر و امّایِ داشتنت؛ به زمین بکوبم.
دوست داشتنِ من قیمتی داشت بهوسعتِ یک زندگی؛
که تو برایِ پرداختِ آن خیلی فقیر بودی.
#فرگل_مشتاقی
محکمتر و سختتر از آنَم که برای تنها نبودنم در این روزگارِ وانفسا
آنچه را که در خودم غرور نامیدهام
برایِ دلت؛
و اگر و امّایِ داشتنت؛ به زمین بکوبم.
دوست داشتنِ من قیمتی داشت بهوسعتِ یک زندگی؛
که تو برایِ پرداختِ آن خیلی فقیر بودی...!
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟ "
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم
پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
...شست و شوی دلهاست
شرط آن
یک دل بی رنگ و ریاست داشتن
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
....خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
"خانه دوست کجاست؟
امشب از باده خرابم کن و بگذار بمیرم
غرق دریای شرابم کن و بگذار بمیرم
زندگی تلخ تر از زهر بود گر تو نباشی
بعد ازین مرده حسابم کن و بگذار بمیرم
تا به کی حلقه شوم سر بدر خانه بکوبم
از در خانه جوابم کن و بگذار بمیرم
قصه ی عشق بگوش من دیوانه چه خوانی؟
بس کن افسانه و خوابم کن و بگذار بمیرم
گر چه عشق تو سرابی ست فریبنده و سوزان
دلخوش ای مه، به سرابم کن و بگذار بمیرم
اشک گرمم که به نوک مژه چون شمع بلرزم
شعله شو، یکسره آبم کن و بگذار بمیرم
خسته شد دیده ام از دیدن امواج حوادث
کور چون چشم حبابم کن و بگذار بمیرم
((شعر از استاد شهریار))