گاهى وقتها تنها چاره ات
اينه كه قوى باشی ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گاهى
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
هر چند وقت موقع چت كردن ويسم بفرستين...
آدمه ديگه گاهى وقتا دلش براي صداتون تنگ ميشه...
نميتونه زنگ بزنه...
يا شايدم ميتونه ولى از واكنشتون ميترسه...
لطفا هر چند وقت ويس بفرستين...
شايد براي شما يه ويسه...
ولى براي كسى كه دوستون داره...
بيشتر از يه ويسه...
يه دنياس...
يه اميدِ اصلا...
آدمه ديگه...
گاهى وقتا دلش...
براي موسيقىِ موردِ علاقش...
تنگ ميشه ...
کسیکه واقعا عزت نفس دارد و قوی تراست؛کمتر زورمیگوید
کسی که راحت تر می گوید:" اشتباه کردم "،
اعتماد به نفس بالایی دارد
کسی که صدایش آرام تر بود،حرفهایش نفوذ بیشتری داشت
کسی که خودش را واقعا دوست داشت،بقیه را واقعی تر دوست داشت
و کسی که بیشتر طنز می گفت؛به زندگی جدی تر نگاه می کرد.
به تعداد آدم های روی کره ی خاکی ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد
پس این را بپذیر کسی که تفکرش با تو متفاوت است ، دشمنت نیست ؛انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر
اگر فقط همین یک اصل را بپذيريم ، روابط مان بهتر خواهد شد و زندگى سرشار از آرامش توام با احترام و درك متقابل را تجربه خواهيم كرد .
به همین سادگی .
هیچكس خودش را در هیچ رابطه اى مقصر نمیداند
همه ى ما آنقدر غرور داریم
كه همیشه حق را به جانبِ خودمان می دانیم
از نظر خودمان، فرشتگانى هستیم،
كه داشتیم زندگیمان را می كردیم
كه یک نفر آمد
و ما را با خاک یكسان كرد و رفت...
داخلِ شعرها
داخلِ متنها می گردیم
دنبالِ جمله اى كه طرف مقابل را بكوبد و
ما را مظلوم ترین آدمِ دنیا نشان دهد...
گاهى یادمان میرود
آدمى كه الان می خواهیم سر به تنش نباشد،
تا دیروز پُزَش را به عالم و آدم میدادیم!
فهمیده ام بعضى آدم ها ظرفیت محبت را ندارند. سخت است تعادل را در محبت رعایت کردن، گاهى بیش از حد محبت کردن و ظرفیت نداشتن دردسر میشود، گاهى کمتر از حد محبت کردن، سبب عقده و دردسر میشود.
داستان ثروتمند بی پول !
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى از سرما مچاله شده بودند. هردو لباسهاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مىلرزیدند.
پسرک پرسید: «ببخشین خانم! کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آن ها کمکی کنم. مىخواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آن ها افتاد که توى دمپایىهاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.
گفتم: «بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.» آن ها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهای شان را گرم کنند. بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آن ها دادم و مشغول کار خودم شدم. زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد. بعد پرسید: «ببخشین خانم! شما پولدارین؟ »نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه نه!» دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى گذاشت و گفت: «آخه رنگ فنجون و نعلبکىاش به هم مى خوره.»
آن ها درحالى که بستههاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند.
فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم. سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه این ها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم. لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم همیشه آن ها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻳﻚ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺟﺒﺎﺭﻯ
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺍﺷﻚ ﻣﺎﻫﻰ ﺭﺍ...
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
ﮔﺎﻫﻰ ﺁﺩﻡ ﻳﻜﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺗﺸﺎﺑﻬﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﺍﻣﺎ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ !
ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺧﻮﺩ ...
ﺩﺭ ﺷﻠﻮﻏﻰ ﻫﺎ ...
ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﻜﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ !
ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﻝ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﺩ ؛
ﻭ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ...
ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ،
ﻭ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ؛
ﺧﻴﺮﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺻﺪﺍﯾﺶ …
ﺣﺮﮐﺎﺕ ﻟﺒﺎﻧﺶ !
ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﻰ ﺩﻟﻴﻞ ...
ﺷﻮﺧﻰ ﺷﻮﺧﻰ ...
ﺟﺪﯼ ،ﺟﺪﯼ ...
ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ،
ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﺩگی
عاشق مى شيد
و بعد عروسى مى كنيد
و بعد بچه دار مى شيد
و بعد حالتون ازهم به هم مى خوره و طلاق مى گيريد.
گاهى هم طلاق نگرفته
باز میريد عاشق يكى ديگه مى شيد.
لعنت به همتون
كه حتى مثل مرغابى ها هم نمى تونيد فقط با يكى باشيد!
از "استخوان خوک و دستهای جذامی"
اثر " مصطفی مستور"
به تعداد آدم های روی کره ی خاکی ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد !!
پس این را بپذیر :
کسی که تفکرش با تو متفاوت است ، دشمنت نیست ؛
انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر
فقط همین …
اگر فقط همین یک اصل را بپذیریم ، روابط مان بهتر خواهد شد
و زندگى سرشار از آرامش توام با احترام و درک متقابل را تجربه خواهیم کرد .
به همین سادگی .