کپشن های مربوط به گریی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گریی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

جمعه ها,

تمام دردهایش را,

با صبح آغاز می کند ..

با سکوتش,

جان آدم را, به لبش می رساند!

به غروب که می رسد,

پر می شود از بغض ...

پشت پنجره ی خیال که باشی,

با او می گریی ....

دختر، زودتر راه می رود
زودتر به تکلم می افتد
زودتر به سن تکلیف می رسد
اصلا انگار از همان اول، عجله دارد
انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد
حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد
چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین مادری را چشیده است.

دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران
دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند
دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی
تو مامورِ احساس، روی زمین هستی!
بی تو و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان!

بیگانه کند در غم ما خنده ولی ما...
باچشم خودی درغم بیگانه بگرییم.....

کدامین سوگ می‌گریاندت
ای ابر شبگیران اسفندی
اگر دوریم اگر نزدیک
بیا با هم بگرییم
ای چو من تاریک !

{ مهدی اخوان ثالث }

دستان نوازشگر من گشته وبالم
از تهمت سنگی که تو بستی به دو بالم
هرکس که خبردار شد از قصه ی قهرت
خندید به حرف تو و گریید به حالم !
پرسیدم از آینده و نشنیده گرفتی
همواره همین بوده جوابت به سوالم
هرچند که فواره ای و رو به صعودی ،
هرچند که مردابم و محکوم زوالم ،

من تشنه ی دیدار تو ام جنگل اسرار !
تو تشنه ی خون منی ای ماده غزالم !
بعد از من اگر رام شود ، باد حرامش !
این ماده غزالی که نشد صید حلالم !

خردمند پیری در دشتی پوشیده از برف قدم می زد که به زن گریانی رسید. پرسید: چرا می گریی؟ - چون به زندگی ام می اندیشم، به جوانی ام، به زیبایی ای که در آینه می دیدم، و به مردی که دوستش داشتم. خداوند بی رحم است که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است. او می دانست که من بهار عمرم را به یاد می آورم و می گریم. خردمند در میان دشت برف آگین ایستاد، به نقطه ای خیره شد و به فکر فرو رفت. زن از گریستن دست کشید و پرسید: در آن جا چه می بینید؟ خردمند پاسخ داد: دشتی از گل سرخ. خداوند، آن گاه که قدرت حافظه را به من می بخشید، بسیار سخاوتمند بود. می دانست در زمستان، همواره می توانم بهار را یه یاد آورم و لبخند بزنم.

به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:

منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت

جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:

تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال 3 رو دیدی؟ کور که نیستی

در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین

بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!

و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:

و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!

و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

جمعه, تمام, دردهایش, آغاز, سکوتش, رساند, غروب, پنجره, خیال, باشی, گریی, دختر, زودتر, تکلم, افتد, تکلیف, اصلا, انگار, همان, عجله, دارد, برای, خودش, ندارد, بازی, بخشیدن, چنان, معصومانه, عروسکش, آغوش, فشارد؛, گویی, هاست, شیرین, مادری, چشیده, بودن, یعنی, همیشه, داشتن, رساندن, محبت, دستان, دیگران, مهربانی, خودت, نیست, آنان, چندان, نبوده, شوی؛, مقابل, آنهایی, رحمی, نداشته, رنجی, خندی, مامورِ, احساس, زمین, هستی, بازیگوشی, هایت, جهان, میرد, بیگانه, خنده, باچشم, خودی, درغم, بگرییم, کدامین, میگریاندت, شبگیران, اسفندی, دوریم, نزدیک, تاریک, مهدی, اخوان, ثالث, نوازشگر, گشته, وبالم, تهمت, سنگی, بستی, هرکس, خبردار, قهرت, خندید, گریید, حالم, پرسیدم, آینده, نشنیده, گرفتی, همواره, همین, جوابت, سوالم, هرچند, فواره, صعودی, مردابم, محکوم, زوالم, تشنه, دیدار, جنگل, اسرار, ماده, غزالم, حرامش, غزالی, حلالم, خردمند, پیری, دشتی, پوشیده, گریانی, زندگی, اندیشم, جوانی, زیبایی, آینه, دیدم, مردی, دوستش, داشتم, خداوند, قدرت, حافظه, انسان, بخشیده, دانست, بهار, عمرم, آورم, گریم, میان, آگین, ایستاد, نقطه, خیره, گریستن, کشید, بینید, پاسخ, بسیار, سخاوتمند, زمستان, توانم, لبخند, بزنم, رستم, چنین, جومونگ, ندارم, امثال, گنده, برترم, یلترم, برخورد, قاطی, مردان, ایران, نزادست, جوجه, هیکلت, نخورده, چشماشو, اونطوری, گشاد, ایرانیان, داندت, چیست, نشان, سوسانو, میشناسند, مکان, دلخوشی, پوستر, ببین, سوژشم, میدن, جراید, سانگ, گوکه, نامدار, نامده, نیستی, کانال, دیدی, اینحال, پهلوان, لوتی, نباخت, شروع, خوانی, جومونگا, تویی, دشمنم, درنگ, کوبم, نعلبکی, نخواهی, آبکی, ندانی, کیستم, سوسولت, نیستم, بویو, کوچک, نگاهم, آنجا, پنهان, سیاه, کنارش, یوها, گناه, بگفت, رشید, اینک, صدایت, گوشم, هماره, همسرم, فرمان, گفته, نجنگم, رواست, گویم, هواست, حرفهای, گردید, تازه, نبرد, گرفتند, اوضاع, پهلوانیم, حالمان, دادار, باید, اینچنین, همدیگر, گریه, دادند, بگذار, بهاران, ناله, خیزد, جوانان,