غم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع.
غم ریشههایتان را گسترده میکند و شادی شاخههایتان را.
شادی مثل درختی است که به سمت آسمان میرود، و غم مانند ریشههایی که تا بطن زمین پایین میروند. هر دو مورد نیازند، و هرچه درختی بلندتر شود، همزمان ریشههایش عمیقتر میشوند.
- اوشو
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گسترده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شبی فرا رسیده که دامن سیاهش گستردهتر از هر زمان است،
لیک در دل این تیرگی، آفتاب مهر و امید زبانه میکشد.
شب یلدا، این کهنسفرهی آسمانی، یادآور راز ماندگاری عشق است و نشان از پیروزی نور بر ظلمت.
در این شب افسانهگون، که دانههای انار به خون دل عاشقان میمانند و نغمههای نیایش در گوش سحر طنین میافکنند،
دل آرزو دارد که فرشتهی بخت، سپیدی بر تارک روزگارانتان نهد و روشنی بر تمامی شبها تان حکمفرما گردد.
یلدا، آن میراث هزاران ساله، بهانهای است برای جشن گرفتن مهر و دوستی.
پس در بلندای این شب، هر آرزو که در دل دارید، چون شعلهای جاویدان فروزان باد.
شبتان بلند به خوش دلی
و
عمرتان بلند به خوش اقبالی
هزار نقش برآید ز کِلکِ صُنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
#حافظ
شبتون آروم
زیبایی مهتااب گسترده بر دشت امیدتون
. فوووری / حمله گسترده حزب الله لبنان به شمال اسرائیل
سامانتا : قلب مثل جعبه نیست که پر بشه؛
هرچی که بیشتر ابراز عشق کنی، گستردهتر میشه !
. Her
غم به شما عمق میدهد و شادی ارتفاع؛
غم ریشه هایتان را گسترده
میکند و شادی شاخههایتان را...
شادی مثل درختی است که به سمت
آسمان میرود و غم مانند ریشههای
آن که تا بطن زمین پایین میروند...
هر دو مورد نیازند، و هر چه درختی
بلندتر شود، همزمان ریشههایش
عمیقتر میشوند...
خداوند بینهایت است
اما هیچگاه فراموش مکن
او به قدر فهمت کوچک میشود
و به قدر نیازت فرود می آید
و به قدر آرزويت گسترده میشود
و به قدر ایمانت کارگشا میشود !!
درها برای کسانی گشوده
خواهد شد
كه جسارت در زدن داشته باشند
جرات داشته باش
با امید با عشق
بامحبت و پاكى وجود
در خانه خدا را بزن
حتما در ان خانه باز خواهد شد
صاحبخانه اى كه من ميشناسم
سفره كرم و مرحمتش
هميشه گسترده است
مهمان نوازى است
كه دست پر از خانه اش بيرون مى ايى
صاحب ان خانه عاشق است
عاشقى ياد بگير
به ساعت نگاه می کنم: حدود سه نصفه شب است
چشم می بندم تا مبادا چشمانت را از یاد برده باشم و
طبق عادت کنار پنجره می روم سوسوی چند چراغ مهربان وسایه های
کشدار شبگردانه خمیده و خاکستری گسترده بر حاشیه ها و صدای هیجان انگیز
چند سگ و بانگ آسمانی چند خروس از شوق به هوا می پرم چون کودکی ام
و خوشحال که هنوز معمای سبز رودخانه از دور برایم حل نشده است آری!
از شوق به هوا می پرم و خوب می دانم سالهاست که مرده ام...
پرواز را یاد بگیر
نه برای اینکه باز زمین جدا باشی،
برای آن که به اندازه فاصلله زمین تا آسمان
گسترده شوی ...