زیباترین انسانهایی که تاکنون شناختهام آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند. این افراد حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از دلسوزی، ملایمت و درک عمیق عاشقانه میکرد. زیبایی این افراد اتفاقی نبود.
#الیزابت_کوبلر_راس
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گشودن
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
این نوشتهٔ الیزابت کوبلر رو عمیقاً دوست دارم و درکش میکنم؛ میگه:
«زیباترین انسانهایی که تاکنون شناختهام آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند. این افراد حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از دلسوزی، ملایمت و توجه عمیق عاشقانه میکرد. زیبایی این افراد اتفاقی نبود.»
برای دقایقی چشمانت را ببند و تصور کن پیر شده ای،
و تنها میخواهی بازگردی و فارغ از آلام و آرزوها زندگی کنی.
بعد از چشم گشودن شاهد معجزه خواهی بود.
زندگی سفری است از خود به خود.
#بودا
گفتی پشت تمام درهای بسته جهان، منم.
گفتی رسیدن سهم دستان ما نیست.
من اما فهمیدهام رسالت دستان ما گشودن است؛
گاه گشودن درها، گاهتر گشودن گرهها
دستان ما شبیه کلید بودند. باور کن
یک روز تمام قفلهای جهان به احترام دستان ما،
از شغلشان استعفا خواهند داد. باور کن
#فاطمه_نجفی
. .
✿ کپشن خاص ✿
زیباترین انسانهایی که تاکنون شناختهام آنهایی بودند که شکست خورده بودند رنج میکشیدند دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد حسی از قدردانی حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت ملایمت و توجه عمیق عاشقانه میکرد زیبایی این افراد اتفاقی و بی سبب نبود.
#الیزبت_کوبلر
زیباترین انسانهایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند
رنج میکشیدند.
دچار فقدان شده بودند و با این حال
راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند.
این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت،ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد.
زیبایی این افراد، اتفاقی و بی سبب نبود.
" الیزابت کوبلر"
برای دقایقی چشمانت را ببند و تصور کن پیر شده ای،
و تنها میخواهی بازگردی و فارغ از آلام و آرزوها زندگی کنی.
بعد از چشم گشودن شاهد معجزه خواهی بود.
زندگی سفری است از خود به خود.
#بودا
گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه
با پروردگار سخن میگفت:
ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟
نِشَست
تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..
" مولانا "
زيباترين انسانهايى كه تا كنون شناخته ام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند
رنج ميكشيدند.
دچار فقدان شده بودند و با اين حال
راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند.
اين افراد، يك حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت،ملايمت و توجه عميق و عاشقانه ميكرد.
زيبايى اين افراد، اتفاقى و بى سبب نبود.
" اليزابت كوبلر"
گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه
با پروردگار سخن میگفت:
ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟
نِشَست
تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..
" مولانا "