بهش گفتم؛ آمین، هرچی خیره همون پیش بیاد. برسیم به اون نقطه‌ی غیر قابل باوری که بگی‌م "کی فکرشو می‌کرد".

شما میگید رابطه باید پنهان بمونه
ولی عشق اگر عشق باشه همینه که نزار قبانی میگه:
من درباره‌ی تو به آن‌ها نگفتم؛
‏اما تو را دیده‌اند که در چشمانم شنا می‌کنی!
من درباره‌ی تو به آن‌ها نگفتم؛
اما تو را در کلمات نوشته شده‌ام دیدند.
عطر عشق نمی‌تواند پنهان بماند! ˘˘

‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

محسن کاویانی :

گفتم؛ خدایا دشمنانم را بگیر از من
این‌گونه شد دیگر ندیدم دوستانم را .

گفت:
یه چیزی بگو یادم بمونه!!!
گفتم؛ تو باید بلد باشی،
حتی وقتی نور نیست،
خودت خورشید خودت بشی و بتابی...

گفت: می‌دونم خواستن یک چیز و نرسیدن بهش چه حسی داره؛
گفتم؛ د نه د، نمی‌دونی! تا وقتی حداقل سی سالت نشه دقیقا نمی‌دونی خواستن یک چیز و نرسیدن بهش چه حسی داره! چون‌که بعد با گذشت هر سال کار وخیم‌تر از اون چیزی که تصور می‌کنی میشه و سال به سال نیازها بیش‌تر میشه و امکان رسیدن بهشون کم‌تر..
گفت: پس چکار کنم؟
گفتم: علی الحساب امروزت‌رو زندگی کن..

.محمد هادی فرج اللهی

حالِ دل پرسیدی و گفتم؛
که "خوبم" بارها...

خوبم اما "خوب ویرانم"
نفهمیدی مرا...

#محمدرضا_نادری

.کپشن خاص.

هزار بار گفتم؛
با این باد های هرزه نپر
به آنها نخ نده
حالا،
بالای آن دَکل
با سیم های لختِ فشار قوی
دست و پنجه نرم کن 
باد بادکِ جوان!

گفت اصلا من کی ام؟
عصبی شدم و جوابشُ دادم
عصبی شد و جوابمُ داد...
امّا ای کاش توی اون‌‌ لحظه به جای اینکه از کوره در میرفتم
آروم بهش میگفتم؛
تو همونی هستی که حتی الان،
الان که هیچی مثلِ سابق نیست
وقتی به چشمات خیره میشم
قلبم میخواد از جاش کنده بشه...

گفتی چه خبر؟ لال شدم، هیچ نگفتم؛


بعد از تو مرا جز غم هجران خبری نیست...

گفتم؛ خدایا رهایم نکن!

گفت من از تولد تا قیامت با تو هستم..

تو رهایم نکن..