بعضى از آدما بلد نيستن "فيلم" بازى كنن ، سياست مدار باشن
يعنى وانميسن شيش تا بوق خورد جواب بدن
پيامتو عمدن پنج دقيقه ديرتر جواب نميدن
موقع قرار عمدن دير نميان
قربون صدقه هارو به زور تو گلوشون خفه نميكنن
دوستت دارمارو پشت خندشون قايم نميكنن
اين آدما صافو سادن
ميشينن كنارت دستتو ميبوسن
فرمون و ول ميكنن و ميشينن نگات ميكنن
دوستت دارمو خيلي با احساس بهت ميگن
وقتى ميبيننت كلي ذوق نشون ميدن
ازت تعريف ميكنن "چه شال خوشگلى"
"چقد پيرهنت بهت مياد"
"مدل موهات عالين"
"عاشقه ساعتت شدم"
"اووو چه عطر خوبى"
اينا با خودشون و احساسشون تارف ندارن
نميخوان بزارنت تو تحريم و " احساس مقاومتي " ايجاد كنن"
اينارو آزار ندين
به اينا ياد ندين "فيلم" بازى كردن بهتره
اينارو از صافو ساده بودن پشيمون نكنيد
واسه اينا كلاس نزارين اينا يهو برميگردن
سنگ ميشن
عوض ميشن
طورى كه مجبور ميشي ازشون بپرسى چرا اينجورى شدى...؟!
اين آدما خوب بودنشون خيلي خوبه
بد بودنشون خيلي بده...
"نزاريم از دوست داشتنمون پشيمون شن"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گلوش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور
کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای
لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم
دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو
سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی
بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت
میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه
برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم
رو پاک نکنم و توش بنویسم …
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …
اعتراف :وقتی هیولابودم با دخترعموم دامپزشک بازی میکردم. ماهی ازحوض میگرفت کلشونرو فشارمیداد دهنشون بازبشه منم خلال دندون میکردم توگلوشون ببینم چرک داره یانه. گلوشون چرک نداشت ولی عصرنشده چنتاشون میمردن، فکرکنم یه بیماری اپیدمی داشتن تو تخصص ما نبوده احتمال
دوستم گلوش چرک کرده بود پرسید چیکار کنم ؟
خواستم بگم آب نمک قر قره کن حواسم نبود گفتم آب قند قرقره کن
بنده خدا یه هفتس کلا نمیتونه صحبت کنه
دکتر گفته مجرای تنفسیت شکرک بسته
مامان :پاشو برو دانشگاه دیرت شد!!
من :فقت یه دقیقه دیگه بزار بخوابم..!
مامان :وقتی که مردی هر چه قدر که دلت خواست میخوابی! حالا پاشو برو!!!
من::-|
اصن آدم این همه محبتو میبینه بغض گلوشو میگیره و اشک شوق تو چشاش جم میشه
اصن ی وزی
شما یه استکان خون بگیر بزار رو طاقچه اگه پشه ها لب زدن !
کصافطا نون داغ کباب داغ فقط از گلوشون پایین میره !
روان پریش تر از اونی که صبح ساعت ۷ داد میزنه
“آی بدو هندووونه به شرط چاقو”
همسایه ی ماست که واسش چایی میبره تا گلوش تازه بشه !