دوستان عزیز ما عزیزترین عزیزمونم که میمیره اولش خیلی بی تابی میکنیم،انکار میکنیم مرگ عزیزمون رو،بیقراریه بسیار،هیچی از گلومون پایین نمیره،حوصله هیچ کس و هیچ کاری رو نداریم،سوم میگیریم،چهلم میگیریم،کمی کمی کمی آروم تر میشیم،از مرحله ی انکار و خشم و عصبانیت بیرون میایم،کمی بیشتر زمان میگذره با این واقعیت بد و تلخ و دردناک کنار میایم و میپذیریمش.
حالا شما با خودتون تحلیل کنین که مرگ عزیزانتون سخت تره یا اون خاطره و گذشته ای که در بیشتر موارد بد و غلط و اشتباه بوده. ما مرگ عزیزانمون رو پذیرفتیم و زندگی عادیمون رو داریم انجام میدیم چطور نمیتونیم گذشته ی آسیب زننده ای که هیچ کاری نمیشه براش کرد رو خاک کرد.
این تابوته گذشته ی بدِ،تلخِ،دردناکه،چندش آوره،متعفن رو خاااااک کنید و واسش سوم،چهلم،و گریه های بسیار کنید ولی بعدش به زندگی عادیتون برگردید.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گلومو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
چند وقت پیش یه شب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست
نوک دماغم !
یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : علیک ..
گفتم : چیه؟
...
گفت: میخوام نیشت بزنم
گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتا بیا
گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .
گفت : خودتم میدونی که تا بیای بزنی جا خالی دادمو مشتت میخوره وسط دماغت !
....
به نظر حرفش منطقی میومد !
گفتم : خیلی پستی
..ی دفه آهی بلند از ته دلش کشید و ساکت شد ...
گفتم چی شد؟؟
گفت : حاضری ؟
گفتم: تا جوابمو ندی نمیذارم بزنی ...
وقتی اصرارمو دید . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بیا
گفتم کجا؟؟؟
گفت: مگه نمیخای جواب سوالتو بدونی ؟پس هیچ نگوو و دنبالم بیا
...ازجام بلند شدم و باهمدیگه راه افتادیم و رفتیم رفتیم و بازهم رفتیم...
گفت: هنوزم اصرار داری بدونی یا همینجا کارو تموم کنم ؟؟
گفتم : اینهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگیرم ... بریم
یهو یه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: این پشتکارته که
منو کشته !
راستش از شما چه پنهون ،یه جورایی ازش خوشم اومده بود .
به این فکر میکردم که اونقدا هم بچه بدی نیس !
تو این فکرا بودم که یهو گفت : آهااای آق پسر .ریسیدیم !
گفتم : خب
گفت :خب که خب .
گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چی شد؟؟
یهو دیدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پایین !
گفتم :چیه ؟
گفت : این سوراخو که میبینی توش زنو بچم زندگی میکنه !
اونشبی که یه پیف پاف خالی کردی تو اتاقت یادت میاد ، لعنتی؟؟
گفتم : آرره .چطور ؟؟
گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولی توئه نامرررد با اون زهرماری
که به خوردش دادی اونو افلیج کردی . الان من موندم و 70 ، 80 تا بچه قد و نیم قد و یه زن افلیج !!
اونم به این خاطرکه توئه لعنتی حاضر نبودی یه چیکه ازون خونتو به ما بدی !!
......................................
سکوت سنگینی بینمون برقرار شد !
بغضی تلخ داشت گلومو فشار میداد . راسشو بخاید دیگه طاقت نیووردمو زدم زیر گریه ........
....................
از فردای اونشب ما باهم شدیم عین دوتا دوست خوب .
هرشب میاد پیشمو تا دلش میخاد میذارم خون بخوره .
راستش خودش حد و حدودشو میدونه و هیچوقت سواستفاده نمیکنه !
حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر میشه !
تا اینکه دیشب دیدم دوتایی با زنش که یه عصا زیر بغلش داشت
اومدن پیشم ..
جای همگی خالی ..
دوتاییشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنیم ؟؟
منم خندیدمو گفتم :
هرچقد دلتون میخاید بزنید .خوش باشید ...
یعنی تا آخر نشستی خوندی ؟ :))
ای روانی :))
باز یک بغضی گلومو گرفته
باز همون حس درد جدایی
من امروز کجامو تو امروز کجایی
نمیدونم ما زود بزرگ شدیم ، یا قیمت ها زود بالا رفتن
دیروز اومدم توپ بخرم تو کوچه برا خودم تنهایی بازی کنم
رفتم مغازه گفتم این توپ چهارصد تومنیا چند؟ گفت : 3000 تومن :|
هیچی دیگه اومدم اینترنت
خلاصه فهمیدم خیلی بزرگ شدم زشته تو کوچه بازی کنم
بغض گلومو گرفته یادش بخیر کودکی :(
گلومو پاره کردم اما این مردم
بهم گفتن که دیوونه است عاشق نیست
کسی باور نکرد این آدم بی شکل
به غیر از عشق با چیزی موافق نیست
دیروزرفتم توی میوه فروشی ٥هزارتومن دادم بهش گفتم گوجه سبز بده،بعد دیدم یه گوجه سبز رو ترازوشه منم گذاشتم دهنم .یه چندلحظه ایستادم بعدمیوه فروشه گفت چیزه دیگه میخواستید گفتم آره ۵تومن گوجه سبز گفت همون بود که خوردیش...
هیچی دیگه منو بگی الان بغض گلومو گرفته چرا بیشتر مزش نکردم سریع قورتش دادم....خداآآآ
واسه دلم دعا کن تازگیا شکسته ,تازه گیا یه بغضی راه گلومو بسته ,
تازگیاروشونم یه کوهی ازغم دارم,توامتداددنیاعزیزی رو کم دارم,عزیزی ک نبودنش باعث دلسردیه ,الهی ک نفهمی این غصه چه دردیه…..(مادر )
کجایی
بازیه بغضی گلوموگرفته
بازهمون حس دردجدایی
من امروزکجاموتوامروزکجایی؟
حال توبدترازحال من نیست
پشت این گریه خالی شدن نیست
همه درددنیایه شب دردمن نیست
توازقبله ی من گرفتی خدارو
کجایی ببینی یه شب حال مارو
فقط حال من نیست که غرق عذابه
ببین حال مردم مث من خرابه
کجایی؟؟؟
روزبه بمانی
آشپزخونمونو دارن تعمیر میکنن
یخچالو آوردن تو اتاق من
الان بغض گلومو گرفته نمیتونم ادامه بدم خدا نصیبتون نکنه =)
هروقت شارژ ایرانسل میگیرم ، چشمم به اعدادش که میوفته یاد رتبه درخشانم تو کنکور میوفتم و بغض گلومو میگیره …