از دور بغلت می‌کنم، آروم و بی‌صدا، دست‌هام رو مثل یه حصار دور تنت می‌پیچم، که مبادا تیکه‌تیکه‌های قلبت از هم بپاشه. سرم رو نزدیک گوش‌ت می‌آرم، زمزمه می‌کنم: غصه نخور‌ی‌ها، همه چی درست می‌شه. شاید باورش سخت باشه، شاید این جمله‌ها مثل مرهمی باشن که روی زخمِ عمیقت جواب نمی‌ده. می‌دونم، هر شب با اشک‌هایی که نمی‌ریزی خفه می‌شی و هر روز رو با یه لبخند خالی از دل، می‌گذرونی. ولی یک روز می‌رسه، همون روزی که فکر می‌کنی هیچ‌وقت نمی‌آد، همه‌ی این غم‌ها، این بغض‌ها، توی خاطراتت محو می‌شن. اون روز، همین لحظه‌های شکستگی برات می‌شه یه نشونه، که چطور توی تاریک‌ترین شب‌ها هم خودت رو نگه داشتی.

اِنِّی اَنَا رَبُّک

انگار خدا تویِ گوش‌ت داره می‌گه:

خدات منم بیخیالِ بقیه 🤍.

از همان روزی که دیگر وقتی مرا می‌دیدی روسری‌ات را مرتب میکردی ...
موهایت را از صورتت جمع می‌کردی و پشت گوشَت می‌انداختی ...
باید می‌دانستم که دیگر جای تمام عاشقانه‌های من هم
همان پشت گوشَت خواهد بود ...
#مسلم_علادی

مینویسم که بخوانی،
مینویسم که به گوشَت برسانند،
نبودنت،توی این سرمای عجیب
"چقدر بلاتکلیف کرده جانَم را"

#محمد_ارجمند

✿ کپشن خاص ✿

آدم‌ها غیرقابل پیش بینی‌اند!
همانی که فکرش را نمیکردی روزی برود آخرَش جایی میانِ جان کندن‌هایت رهایت میکند و میرود ..
و همانی که رفت و خیال بازگشت نداشت روزی برمیگردد ..همانجایی که به هر جان کندَنی بود فراموشَش کرده‌ بودی! باز میگردد و زندگیَت را پر از دلهره‌ی عشق میکند ..
آدمها غافل گیرت میکنند؛
با رفتارهایشان با حرفهایشان ..
آنجایی که چشم میبیندَد بر روی چشمهایت که روزی زندگی‌اش بودند ..
و آنجایی که میانِ مردم در آغوشت میگیرد و در گوشَت "دوستت دارم" را زمزمه میکند ..!
آدم‌ها را نمیتوانی حدس بزنی ..
نمیتوانی پیش‌بینی‌شان کنی!
غافل گیرت میکنند ..
درست همانجایی که فکر میکردی پیش‌بینی کرده‌ای تمام وجودشان را ..!

#پگاه_صنیعی

✿ کپشن خاص ✿

- کفِ دستم را سخت میگشت..
فالگیرِ دوره گردی که
گوشه یِ خیابان نشسته بود.
او میگفت :
باران را دوست داری و
هر گاه یارت را ببینی آوایِ باران
به گوشَت خواهد رسید..!
بگذریم..
به خوش خیالی اش کاری ندارم
اما ،
تازه دلیلِ خشکسالی هایِ " ایران "
را فهمیدم...

#مسلم_رحیمی

حس دوست داشتن که می پیچد
در وجودم
دوست دارم،
آسمان رادرآغوش بگیرم
دوست دارم
دنیا را برقصانم...!
نه...!
دوست دارم در گوشَت زمزمه کنم،
دوستت دارم...!

ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﺮﺩ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﭽﻪ ﮔﯿﺎﻡ ﺑﻮﺩ��









ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﮐﺘﮑﻢ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ:


ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕ ﺑﺨﻮﺍﺑﻮﻧﻢ ﺯﯾﺮ ﮔﻮﺷِﺖ ﯾﺎ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺖ؟؟☹️☹️����

هوا حسابی دو نفره است..
پاییز باشد و نم نم باران..
و تو بدون هیچ چتری در حالی که وجودت مملو از یاد اوست زیر باران قدم بزنی..
و بوی لذت بخشه باران و..خاک خیس..چیزی شبیه بوی تربت!
آری..حسین علیه السلام را میگویم..
تک دانه عشقِ جهان..
+و هندزفری در گوشَت زمزمه میکند:
میباره بارون..
روی سر مجنون...... .

یِ وَختــایی هَس کِ چِشات میخوابــه×
دِلت بیداره تا صُب مینالِه
هِی دَره گوشِت زمزمه فَریاد حآجی زندگیــ چِ لُطفی داره..