شیر آمدم در بیشه تا آهو بگیرم
تا کی به جایت در بغل زانو بگیرم ؟

آخر سراغ عطر گیسوهات تا کی -
از شاخه های مریم و شب بو بگیرم ؟

تلخ است طعم روزهای بی تو بودن
باید که شهد از کام این کندو بگیرم

مانند نادرشاه می خواهم که اینبار
الماس نور از معبد هندو بگیرم

پیش آمدم دلخسته از پیغام هایت
تا پاسخم را از تو رودررو بگیرم

مثل نهنگی خسته می خواهم سرانجام
در ماسه های ساحلت پهلو بگیرم ..