در روز جهانی بغل، دنیا بزن بغل من می‌خوام پیاده شم.

وقتی تو پیاده‌رو با یکی خداحافظی می‌کنی و بعدش میبینی تا یه جایی هم مسیرین

♡

بی‌صبرانه منتظر این ترکیبم :
پاییز ، بارون ، قهوه‌ی داغ ، هودی ، مِه و پیاده‌روی ..

♡

الان جا نزن!
احتمالش زیاده بهترین بوسه‌ات،
بیشترین خنده‌ات
و فوق‌العاده ترین روزت هنوز تو راه باشه.

کاش یه مدت پیاده‌روها رو جارو نکنن .

وایب خوب پاییز .

♡

صداهای توی سرم زیاده. هیچ کس به این عوضی ها یاد نداده وسط حرف هم دیگه نپرن. داد نزنید! چرا آدمای توی مغزم بلد نیستن آروم صحبت کنن؟ چرا با هم مذاکره و نتیجه گیری نمی‌کنید و هر کدوم ساز خودتونو میزنید؟ ساز های متناقض... این سمفونی، مسخره و فالشه! لطفا خفه شید.

میدونی، به‌نظر من زمانی دست و پات یخ می‌کنه که از درون احساس سرما می‌‌کنی. گرمای درونت ذره ذره با احساسات، افکار و مسائل مختلف رو به خاموشی رفته و گستره‌ی این سرما به قدری زیاده که جسمت رو هم در بر می‌گیره و در نهایت، در برابر سرمای بیرون ضعیف میشی.

مَرد اگر عاشق شود..
حتی به عابرِ پیاده ای که از کنار
معشوقه اش رد میشود
حسادت میکند‌مردهایِ عاشق
روی تمام زنهایِ دنیا را سفید کرده اند..

#ریحانه_تحویلی‌

از اسنپ که پیاده شدی دیگه چه اهمیتی داره بعد تو کی قراره سوار شه ...

چشم‌هایَت زیبا و غمگینند
چشم‌هایَت پیاده‌ روی باران خورده‌یِ وداع اند

- عدنان

♡