بر دست کدامین پیر، این توبه نصیبت شد؟
گفتم:
به سبوی پر،
بر دست تهیدستی
#مهدی_اخوانثالث
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی یدست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دیگه از یجایی به بعد رابطه ی مجازی بی فایدست!
باید یکی باشه واقعا لمسش کنی، موهاشو نوازش کنی، ببوسیش، بغلش کنی
در غیابِ تو کسی
شاد ندیدست مرا...
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ...
ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺸﺘﻮﺍﻧﻪ ... ﻣﺜﻞ ﺁﻭﯾﺨﺘﻦ ﺑﻪ ﻃﻨﺎﺑﯽ
ﭘﻮﺳﯿﺪﺳﺖ ...
ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛
ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ... ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ...
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﺮﻭﯼ ...
ﻭﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻭﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ ﻧﻤﺎﻧﯽ ....
ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؛
ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ..
ﺳﺎﯾﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ ..
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺑﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ...
اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگویی و فریبکاری کنی،
فقیر و تهیدست بمان!
اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی لازم است چاپلوسی کنی و تملق بگویی،
از آن چشم پوشی کن!
و اگر برای آنکه مشهور شوی لازم است جنایت کنی،
در گمنامی زندگی کن!
بگذار دیگران در پیش چشمانت
با دروغ گویی ثروتمند شوند،
با چاپلوسی و تملق به پست و مقام برسند
و با خیانت مشهور شوند
و تو همچنان فقیر و گمنام و تهیدست بمان!
چرا که سرمایه ای که تو بدست آورده ای،
آن سرمایه ای است که آنان از کف داده اند
و از همه آنچه دارند با ارزشتر است
و آن «شرافت» است
تیریپ باوفاتو بیا و مشتی باش
هرچن که دلمون یدست نبود و یجوری چربی داشت
اما بالا سری ابرودار بدون لنگ نذاشت
ماکه رسوای عالمیم
چند چندیم باش؟؟؟
شعر طنز
“توانا بود هرکه دارا بود”
ز ثروت دل پیر برنا بود
تهیدست به جایی نخواهد رسید
اگر چه شب و روز کوشا بود
ندانست فردوسی پاکزاد
که شعرش در این ملک بیجا بود
گر او را خبر بود از این روزگار
که زر بر همه چیز والا بود
نمیگفت آن شعر معروف را
“توانا بود هرکه دانا بود”
⬅️ کانال فانوس
در گاو بازی میدونید به کی جایزه اول تعلق میگیره؟
به کسی که نسبت به حمله گاو بهترین جاخالی ها را داده...
نه به اون کسی که با گاو درگیر شده
در زندگی هم وقتی گاوی به سمتتون میاد حتما کنار بکشید!!!
درگیری با گاوهای زندگی بی فایدست
من قراره بعده ها آدم بزرگی بشم
.
.
.
.
.
.
ولی فعلا در این حد بدونید که
در خانواده ای مذهبی و تهیدست چشم ب جهان گشودم :|
بخت آیینه ندارم که در او مینگری
خاک بازار نیرزم که بر او میگذری
من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه خویشی که ز ما بیخبری
به چه ماننده کنم در همه آفاق تو را
کان چه در وهم من آید تو از آن خوبتری
برقع از پیش چنین روی نشاید برداشت
که به هر گوشه چشمی دل خلقی ببری
دیدهای را که به دیدار تو دل مینرود
هیچ علت نتوان گفت بجز بی بصری
گفتم از دست غمت سر به جهان دربنهم
نتوانم که به هر جا بروم در نظری
به فلک میرود آه سحر از سینه ما
تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری
خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
هر چه در وصف تو گویند به نیکویی هست
عیبت آنست که هر روز به طبعی دگری
گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی
پرده بر کار همه پرده نشینان بدری
عذر سعدی ننهد هر که تو را نشناسد
حال دیوانه نداند که ندیدست پری